شرق نوشت: اتفاقی که روز شنبه در اسرائیل افتاد، از نظر تحقیر ارتش و نهادهای اطلاعاتی و دولت اسرائیل که راستگراترین دولت در تاریخ این کشور است، بینظیر بود و به قولی از غافلگیری و تحقیر ارتش اسرائیل در جنگ اکتبر ۱۹۷۳ به دست ارتشهای چند کشور عربی نیز تحقیرآمیزتر بود.
در جریان حمله حماس، مرزی که قرار بود نفوذناپذیر باشد و حدود یک میلیارد دلار برای استحکامات آن هزینه شده بود، از ۲۲ نقطه و در مواردی تا عمق ۲۵ کیلومتری ضربه خورد. این حمله نشان داد که توان بازدارندگی و اطلاعاتی اسرائیل مطلق نیست.
کسانی که این واقعه را ۱۱ سپتامبر اسرائیل نامیدهاند، اغراق نکردهاند. سؤال اکنون این است که آیا همان عواقب دامنهدار سیاسی و نظامی که ۱۱ سپتامبر آمریکایی داشت، ۱۱ سپتامبر اسرائیلی نیز خواهد داشت و سایر مسائل بینالمللی مانند رابطه ایران و غرب، رابطه ایران و عربستان، رابطه اعراب و اسرائیل و جنگ اوکراین نیز تحت تأثیر آن قرار خواهند گرفت یا خیر. تردیدی نیست اتفاقی که افتاده، به همان چند ساعت روز شنبه و مختصر برخوردهای چند روز اخیر محدود نخواهد ماند.
برخی ملاحظات:
۱- همیشه طی سالهای اخیر انتظار غلیان خشم فلسطینیها وجود داشته است؛ چراکه گذشت زمان در جهت احقاق حداقل حقوق ملی و مدنی مردم فلسطین نبوده است. شهرکسازی یهودی در اراضی اشغالی ۱۹۶۷ از زمان شروع روند صلح موسوم به «زمین در برابر صلح» در ۱۹۹۳ پیوسته در حال افزایش بوده و تعداد ساکنان یهودی این شهرکها در ساحل غربی و بیتالمقدس شرقی به ترتیب از حدود ۱۱۱ هزار و ۱۵۲ هزار به ۵۰۳ هزار و ۲۳۰ هزار نفر در ۲۰۲۲ افزایش یافته است.
به گزارش بیبیسی شمار شهرکنشینان یهودی در ساحل غربی از ۲۰۰۱ سالانه بین پنج تا شش درصد افزایش یافته است. گسترش این شهرکها همزمان بوده با اخراج فلسطینیهای بومی و فشار فزاینده بر ساکنان کنونی. همزمان مطابق گزارش سازمان ملل در سال ۲۰۲۲، ۲۲۲ فلسطینی در اراضی اشغالی به دست ارتش اسرائیل کشته شدند که ۸۲ درصد بیشتر از سال قبل و ۴۹۱ درصد بیشتر از ۲۰۲۰ بوده است. طرح تشکیل یک دولت فلسطینی نیز عملا کنار گذاشته شده و جمهوریخواهان آمریکا و افراطیون حاکم در اسرائیل مصمم به شکست آن هستند. اما طرفهای فلسطینی باید بدانند که تنها مبارزاتی که توأم با رعایت حقوق انسانها و خودداری از تعرض به غیرنظامیان باشد، میتواند به تأمین حقوق ملی و مدنی آنها کمک کند.
۲- آنچه اکنون مهم است، این است که خروجی نهایی حمله صبح شنبه چه خواهد بود. اگر تمرکز صرفا بر اقدامات نظامی باشد، روشن نیست چه حاصلی میتواند برای فلسطین داشته باشد. حمله روز شنبه ممکن است کسانی را در طرف مقابل، اعم از عربی، عبری و غربی، بیش از پیش به مصیبتباربودن فقدان یک آینده روشن برای فلسطینیها متقاعد کند و وادارد تا به فکر تبدیل حمله حماس و برخوردهای نظامی حتمی بعد از آن به مقدمهای برای پیشبرد یک راهحل سیاسی باشند. چنین دورنمایی میتواند ازجمله، تمرکز بیشتر بر دولت محمود عباس و کمکهای بیشتر به آن با هدف تسری حاکمیتش به نوار غزه و احیای فکر تشکیل دولت فلسطینی را در پی داشته باشد. در این رابطه، تصور برخی ناظران این است که اسرائیل احتمالا بعد یا قبل از حل مسئله اسرا در پی خارجکردن کنترل غزه از دست حماس خواهد بود. چنین فرضیاتی، این سؤال را برجسته میکند که حماس چه برنامهای برای مرحله بعد دارد و آیا در پی نقدکردن توفیق نظامی حاصله در عرصه سیاسی خواهد بود یا خیر یا تمرکز حماس تنها بر انجام یک حمله بوده و برنامهای برای بعد از آن ندارد. آیا حماس معتقد است که میتواند صرفا با توسل به زور و با تکیه بر نیروهای نامنظم خود اسرائیل را نابود کند؟ یا شعار حماس، جنگ جنگ تا یک پیروزی و بعد تمرکز بر راهحل سیاسی است؟ پاسخ به این سؤالات میتواند روشنکننده مسیر پیشرو باشد.
۳- انعکاس این تحول مهم در بین ایرانیان و واکنش طرفهای مختلف به آن هم در ارتباط با مسئله فلسطین و سیاست خارجی ایران و هم از نظر تعاملات و تنازعات سیاسی در بین ایرانیان نیز مهم است. باید پذیرفت که به عنوان یک قاعده عام، صلح بدون عدالت، بدون رفع اشغال و بدون تأمین حداقل حقوق انسانی و ملی امکانپذیر نیست و یأس و بدبینی ناشی از سلب تمامی حقوق ملی و مدنی فاجعهبار بوده و خواهد بود.
۴- از سوی دیگر دولت ما نیز باید متوجه باشد که تکروی در جامعه بینالمللی و در سطح دولتها راه به جایی نخواهد برد. برای حل مسئله فلسطین و نیل به راهحلی که تأمینکننده حقوق حقه مردم فلسطین باشد، همراهی و هماهنگی همه نیروهایی که در سطوح ملی و بینالمللی حل مشکلات متعدد در خاورمیانه را بدون حل مسئله فلسطین غیرممکن میدانند، ضروری است.
در سطح ملی دولت باید فرصت و مجالی نیز برای عرض اندام جامعه مدنی فراهم کند و سیاست فعال مایشائی و تکصدایی در این زمینه از طریق تبلیغات عظیم و گسترده را کنار بگذارد.
برای این منظور بدون مشورت با جامعه مدنی در سطح ملی و همکاری با سایر دولتهای عربی و اسلامی و دیگر دولتهایی که سیاستی معقول درباره مسئله فلسطین دارند و تشکیل یک دولت فلسطینی و احقاق حقوق ملی فلسطین را پذیرفتهاند، راه به جایی برده نخواهد شد.
این اتفاق که شنبه صبح افتاد، تنها در صورتی میتواند یک خروجی مثبت و رو به جلو در جهت تأمین حقوق ملی مردم فلسطین داشته باشد که بهعنوان مبنایی برای حل مسئله مرکز توجه قرار گیرد.