کنار هم ولی دوریم همیشه مث ترس میون سنگ و شیشهیه وقتایی یه چیزایی نمیشه گذشته کارمون از نا امیدی خودت آخر این بن بستو دیدیتمومش کن چرا ادامه میدی زمستون زده این رابطه رو اما نمیریم و نشستیم وسط سرماتموم میشه یه روز صبر یکی از ما میره دلت خیلی نبود از اولش با من چقد فاصله […]
کنار هم ولی دوریم همیشه مث ترس میون سنگ و شیشه
یه وقتایی یه چیزایی نمیشه
گذشته کارمون از نا امیدی خودت آخر این بن بستو دیدی
تمومش کن چرا ادامه میدی
زمستون زده این رابطه رو اما نمیریم و نشستیم وسط سرما
تموم میشه یه روز صبر یکی از ما میره
دلت خیلی نبود از اولش با من چقد فاصله بود از دل تو تا من
دیگه آخرشه یا تو برو یا من دیره
کنار هم ولی از هم بریدیم به چه روزای تاریکی رسیدیم
ما رفتیم و تهش نوری ندیدیم
مث یه قایق به گل نشسته پشیمونیم ته راهای بسته
من و تو و پلایی که شکسته
زمستون زده این رابطه رو اما نمیریم و نشستیم وسط سرما
تموم میشه یه روز صبر یکی از ما میره
دلت خیلی نبود از اولش با من چقد فاصله بود از دل تو تا من
دیگه آخرشه یا تو برو یا من دیره