استیفن شیمانسکی و سیمون کوپر در کتاب «ساکرنامیکس» نتیجهگیری کردند که مربیان به طور کلی تأثیر چندانی ندارند و عامل اصلی موفقیت، پولی است که صرف دستمزد بازیکنان میشود. به گزارش تابناک ورزشی، اگر اینطور بود، منچستریونایتد هنوز قدرت اول فوتبال انگلیس بود، تاتنهام همچنان تیمی در میانه جدول دهه ۹۰ میلادی میبود و اتلتیکو […]
استیفن شیمانسکی و سیمون کوپر در کتاب «ساکرنامیکس» نتیجهگیری کردند که مربیان به طور کلی تأثیر چندانی ندارند و عامل اصلی موفقیت، پولی است که صرف دستمزد بازیکنان میشود.
به گزارش تابناک ورزشی، اگر اینطور بود، منچستریونایتد هنوز قدرت اول فوتبال انگلیس بود، تاتنهام همچنان تیمی در میانه جدول دهه ۹۰ میلادی میبود و اتلتیکو مادرید هرگز نمیتوانست قهرمان لالیگا شود. همچنین لسترسیتی هیچگاه به بزرگترین قهرمانی تاریخ مدرن فوتبال دست نمییافت.
مربیان تأثیر زیادی دارند. آنها سبک بازی تیم را تعیین میکنند، کادر فنی را انتخاب میکنند، در خرید و فروش بازیکنان تأثیرگذارند، و مسئول فرهنگ داخلی باشگاه هستند. بله، مواردی وجود دارد که تیمها با مربیان ضعیف هم موفق شدهاند (مثل روبرتو دی متئو و ریموند دومنک)، اما این موفقیتها پایدار نبوده است. یک مربی بزرگ میتواند باشگاه، لیگ و حتی فرهنگ فوتبال یک کشور را دگرگون کند. به همین دلیل است که مربیان حقوقهای بالایی دریافت میکنند و چرا این همه تقاضا برای آنها وجود دارد. در دنیای مدرن، مربی ستاره واقعی است و از هر بازیکن فردی مهمتر است.
اینجا فهرستی از بهترین مربیان قرن ۲۱ به تفکیک آمده است:
۲۵. کلودیو رانیری
رانیری در قرن بیست و یکم ۱۷ بار به عنوان مربی مشغول به کار بوده و در سن ۷۴ سالگی همچنان مورد تقاضا است، به تازگی نیز به رم بازگشته است. اما دستاوردهای او در یک باشگاه بالاتر از تمام دیگر تجربیاتش قرار دارد. رانیری در سال ۲۰۱۵ انتخابی غیرمحبوب برای هدایت لسترسیتی بود و تیمش به عنوان یک کاندیدای سقوط پیشبینی میشد. اما در داستانی که هنوز هم بعد از نزدیک به یک دهه شگفتانگیز به نظر میرسد، رانیری توانست روباهها را به قهرمانی لیگ برتر هدایت کند. لسترسیتی در آن زمان چهارمین تیم با کمترین دستمزد در کل لیگ بود و هیچ ستاره شناختهشدهای نداشت. در ابتدای فصل، شانس آنها برای قهرمانی ۵۰۰۰ به ۱ بود، چرا که هیچ نشانهای از رقابت برای قهرمانی در آنها دیده نمیشد: مهاجم اصلی تیم، جیمی واردی، بیشتر دوران حرفهای خود را در لیگ پایینتر سپری کرده بود، هیچکس از انتقال نگولو کانته به عنوان هافبک دفاعی اطلاع نداشت و دو مدافع مرکزی، رابرت هوث و وس مورگان، مجموعاً ۶۲ سال سن داشتند.
رانیری این تیم گمنام را به قهرمان لیگ تبدیل کرد، با برگشت به اصول ابتدایی، همیشه با سیستم ۴-۴-۲ بازی میکرد و ترکیب ثابت را انتخاب میکرد. تیم او به طور متوسط فقط ۴۲.۴ درصد مالکیت توپ در هر بازی داشت و کمترین درصد پاس در لیگ را تکمیل میکرد، اما با فشردگی زیاد بازی میکردند، توپ را به طور منظم بازپس میگرفتند و به واردی یا ریاض محرز میدادند تا در حمله جادو کنند. آنها همچنین از ضربات ایستگاهی خطرناک بودند. در گرمای رقابت فشرده قهرمانی با آرسنال، منچسترسیتی و تاتنهام، رانیری موفق شد تا بازیکنانش را آرام نگه دارد، با گفتن عبارت “دیلی دینگ، دیلی دونگ” تمرکز آنها را حفظ کرده و از آنها خواست تا برای تقویت روحیه تیمی پیتزای خود را بپزند. او مردی بود در زمان مناسب، و حتی با وجود اینکه نه ماه بعد از تیم اخراج شد، همیشه جزو تاریخ لستر و افسانه لیگ برتر خواهد بود به عنوان مربیای که کاری غیرممکن را ممکن کرد.
۲۴. مارچلو لیپی
لیپی یکی از مسلطترین مربیان دهه ۱۹۹۰ بود که با یوونتوس لیگ قهرمانان اروپا و چندین عنوان سری آ به دست آورد. او با شروع قرن جدید نیز موفقیتهای خود را با بانوی پیر ادامه داد، هرچند بزرگترین دستاورد او در ۲۵ سال گذشته در سال ۲۰۰۶ به وقوع پیوست، زمانی که او ایتالیا را به قهرمانی در جام جهانی هدایت کرد.
در حالی که فوتبال ایتالیا درگیر رسوایی «کالیوپولی» بود، لیپی روحیهای شکستناپذیر در تیم خود ایجاد کرد که در نیمهنهایی به طور به یادماندنی آلمان را شکست داد و پس از آنکه در فینال مقابل فرانسه زود گل خورد، توانست با پیروزی در ضربات پنالتی قهرمان شود.
این لحظهای بود که فوتبال ایتالیا در بهترین شکل خود قرار گرفت، چرا که تیم لیپی در طول تورنمنت از انضباط دفاعی شگفتانگیزی برخوردار بود و تنها از فرصتهای محدود خود بهره میبرد. همچنین در این تیم، ترفندهای بازیگرفتن نیز به چشم میخورد، جایی که ماتئو ماتراتزی توانست ذهن زینالدین زیدان را تحت تأثیر قرار داده و باعث اخراج این هافبک افسانهای از بازی در فینال به دلیل ضربه سر به مدافع ایتالیایی شود. پس از فتح فوتبال ایتالیا و جهان، لیپی به چین رفت و در آنجا نیز به موفقیتهای بیشتری دست یافت، سه عنوان لیگ متوالی و لیگ قهرمانان آسیا را با گوانگژو اورگراند به دست آورد.
۲۳. ژوپ هاینکس
تعداد کمی از مربیان میتوانند ادعا کنند که لیگ قهرمانان اروپا را با دو باشگاه بردهاند و تعداد کمتری از آنها در هر دو بار روز بعد از قهرمانی اخراج شدهاند. هاینکس قرن گذشته را با پایان دادن به ۳۲ سال انتظار رئال مادرید برای قهرمانی اروپا به پایان رساند، اما این جشن را دور از بازیکنان جشن گرفت، زیرا میدانست که به هر حال اخراج خواهد شد. هاینکس سپس در آغاز قرن جدید دوران سختی داشت و با دورههای کوتاهمدت و ناامیدکنندهای در بنفیکا، اتلتیک بیلبائو، شالکه و بروسیا مونشنگلادباخ روبرو شد، اما وقتی برای سومین بار سرمربی بایرن مونیخ شد، به اوجهای قبلی خود بازگشت.
او بایرن را در فینال لیگ قهرمانان ۲۰۱۲ در ورزشگاه خانگیشان به مصاف چلسی برد، اما در ضربات پنالتی شکست خورد و همچنین در فینال جام حذفی آلمان ۵-۲ مقابل بروسیا دورتموند تحت هدایت یورگن کلوپ شکست خورد. اما در فصل بعد، بایرن به شکلی قاطعانه بازگشت.
هاینکس تیم خود را به سریعترین عنوان بوندسلیگا رساند و همچنین رکورد بیشترین امتیاز، بیشترین برد، بیشترین کلینشیت، بهترین تفاضل گل و کمترین گل خورده در یک فصل را ثبت کرد. آنها همچنین انتقام شکستهای قبلی در فینالهای جام حذفی و لیگ قهرمانان را گرفتند و برای اولین بار سهگانه را به دست آوردند. هاینکس این موفقیت را علیرغم دانستن این موضوع که چند ماه قبل از آن قرار بود جایگزین پپ گواردیولا شود، به دست آورد. پس از دوران گواردیولا، هاینکس از بازنشستگی بازگشت تا برای چهارمین بار هدایت بایرن را بر عهده گیرد و در سن ۷۳ سالگی عنوان بوندسلیگا را برای بار دیگر به دست آورد.
۲۲. لوئیس فن گال
فن گال در آغاز قرن جدید دوران سختی را پشت سر گذاشت. او نظارت بر شکست تیم ملی هلند در کسب سهمیه جام جهانی ۲۰۰۲ را داشت که اولین بار از سال ۱۹۸۶ بود، و سپس دوره دوم مربیگریاش در بارسلونا به کابوس تبدیل شد، جایی که در ژانویه ۲۰۰۳ تیم را در حالی ترک کرد که تنها سه امتیاز بالاتر از منطقه سقوط قرار داشت. اما او موفق شد که حرفهاش را در هلند بازسازی کند و با هدایت AZ آلکمار، این تیم را به دومین عنوان تاریخیشان در لیگ اردیویژه رساند. سپس به عنوان سرمربی بایرن مونیخ منصوب شد، جایی که در اولین فصل حضورش در بایرن، عنوان بوندسلیگا را برد و به فینال لیگ قهرمانان رسید. با این حال، در فصل بعدی، رابطهاش با هیئت مدیره و بازیکنان بایرن تیره شد و در یک لحظه سورئال، برای اثبات نقطهنظرش به فرانک ریبری، اندام خصوصی خود را به تیم نشان داد.
فن گال همچنان به عنوان یک گزینه برای شغلهای بزرگ باقی ماند و پس از هدایت هلند به نیمهنهایی جام جهانی ۲۰۱۴، در همان سال به عنوان سرمربی منچستر یونایتد منصوب شد. دوران او در اولدترافورد شامل لحظات عالی مانند بردن جام حذفی انگلستان بود، هرچند فوتبال تیم در بعضی اوقات به شدت کسلکننده به نظر میرسید. او این کسلکنندگی را با رفتارهای خندهدار در کنفرانسهای خبری و کنار خط زمین جبران میکرد، خواه صحبت کردن درباره مازوخیسم باشد یا پرش به زمین مقابل آرسنال. فن گال پس از ترک منچستر یونایتد مدت زیادی از فوتبال فاصله گرفت، اما بازگشتی خوشایند به عنوان سرمربی هلند داشت و تیمش را به مرحله یکچهارم نهایی جام جهانی ۲۰۲۲ هدایت کرد، حتی در حالی که همزمان با سرطان مبارزه میکرد.
۲۱. سیمونه اینزاگی
مهاجم افسانهای لاتزیو، سیمونه اینزاگی، در سال ۲۰۱۶ هدایت تیم سابقش را بر عهده گرفت، علیرغم اینکه هیچ تجربهای در مدیریت نداشت و پس از استعفای مارسلوی بیلسا که تنها یک هفته در این سمت بود، به این مسئولیت رسید. در همان فصل اول، اینزاگی تیم را به اولین از سه جایگاه برتر لیگ رساند و به فینال کوپا ایتالیا برد، جایی که به یوونتوس باختند. اما دو سال بعد توانست این جام را برای لاتزیو به ارمغان بیاورد و در چهارمین فصل حضورش، لاتزیو را برای اولین بار در ۱۳ سال به لیگ قهرمانان اروپا رساند.
موفقیتهای اینزاگی باعث شد که او یکی از بزرگترین شغلهای فوتبال ایتالیا را به دست آورد، وقتی که در سال ۲۰۲۱ به عنوان سرمربی اینتر منصوب شد و او این تیم را دوباره به یکی از برترین تیمهای اروپا تبدیل کرد. تیم او در فینال لیگ قهرمانان ۲۰۲۳ به دیدار منچستر سیتی رسید و اگر تمامکنندهای مثل روملو لوکاکو در آن بازی فینال نبود، ممکن بود در استانبول تیم اینزاگی قهرمان شود. این شکست نادر در یک بازی مهم برای اینزاگی بود که در ۹ فینال داخلی که در آنها مربی بوده، ۸ بار پیروز شده است. این رکورد، تواناییهای او را به عنوان یک استراتژیست نشان میدهد، اما او همچنین سبک فوتبال شاداب و جذابی را پیاده کرده است. تعجبآور است که نام اینزاگی به ندرت در مواقعی که جایگاههای بزرگ در دسترس است، ذکر میشود، اما اینتر خوشحال است که این تاکتیکدان ماهر را برای خود نگه دارد.
۲۰. یواخیم لو
“پانزده سال طولانی با لحظات زیادی شگفتانگیز و البته برخی ناامیدیها گذشت” این گفتههای یواخیم لو پس از آخرین بازیاش با تیم ملی آلمان بود، شکست در مرحله یکهشتم نهایی مقابل انگلستان در یورو ۲۰۲۰. این باخت در ومبلی سه سال پس از شکست تحقیرآمیز آلمان در مرحله گروهی جام جهانی رخ داد و این ناامیدیها برای برخی، میراث فوقالعاده او را تحتالشعاع قرار داد. قبل از سال ۲۰۱۸، رکورد لو در تورنمنتها بدون نقص بود: یک قهرمانی در جام جهانی و یک نیمهنهایی، یک فینال یورو و دو نیمهنهایی. علاوه بر این، قهرمانی در جام کنفدراسیونها در سال ۲۰۱۷ هم در کارنامهاش قرار دارد.
قهرمانی در جام جهانی ۲۰۱۴ نتیجه یک دهه کار سخت بود که پس از فاجعه یورو ۲۰۰۴ توسط فدراسیون آلمان شروع شده بود. لو در این دوره از تجدید حیات تیم ملی، چهره اصلی این بازسازی بود. همه چیز برای تیم او در برزیل به خوبی پیش رفت، از پیروزی ۴-۰ مقابل پرتغال در بازی ابتدایی گرفته تا شکست ۷-۱ تاریخی مقابل برزیل که به “ماینیرازو” معروف شد و در نهایت با پیروزی مقابل آرژانتین و لیونل مسی در فینال کار را تمام کرد.
لو در پایان دوران طولانیاش اشتباهاتی داشت، اما خروج آلمان از مرحله گروهی در جام جهانی ۲۰۲۲ و شکست در یکچهارم نهایی یورو ۲۰۲۴ تنها به برجستهکردن کارهای عالی او در دوران تصدیاش کمک کرد.
۱۹. رافا بنیتز
“رافا بنیتز بهترین تاکتیکدان است که وجود دارد” یکی از بازیکنان سابق او گفته بود. “اما او انسان خوبی نیست. ” این جمله تمام احساساتی که در مورد این مربی پرآوازه و البته جنجالی وجود دارد را به خوبی بیان میکند. بنیتز همچنان قهرمان هواداران والنسیا، لیورپول و نیوکاسل است، اما در میان هواداران اورتون، رئال مادرید، اینتر و چلسی محبوبیت زیادی ندارد.
این مربی اسپانیایی هیچگونه سابقه درخشان در دوران بازیگری نداشت، اما به عنوان یک استراتژیست در اسپانیا شناخته شد و والنسیا را در عرض سه سال به دو عنوان قهرمانی لالیگا برد، ضمن اینکه جام یوفا را نیز فتح کرد. تنها یک فصل پس از پیوستن به لیورپول، او اولین قهرمانی لیگ قهرمانان باشگاه را برای این تیم در ۲۱ سال گذشته به ارمغان آورد و بلافاصله تیم را به فینال دیگری رساند. شهرت بنیتز زمانی کاهش یافت که جایگزین ژوزه مورینیو در اینتر شد و نیمفصل از سمت خود اخراج شد، اما او هنوز هم موفق به بردن جام باشگاههای جهان شد. او با هدایت چلسی به فتح لیگ اروپا در حالی که هواداران تقریباً در هر بازی علیه او سر و صدای زیادی میکردند، اعتبار خود را بازگرداند و باز هم با ناپولی افتخارات بیشتری کسب کرد.
بنیتز سپس در میان هواداران نیوکاسل به عنوان قهرمان شناخته شد، زیرا تیم را به لیگ برتر بازگرداند و در مقابل مالک تنفرآمیز، مایک اشلی، ایستاد. با این حال، مربی اسپانیایی در تطابق با تقاضاهای مدرن فوتبال با مشکلاتی مواجه شده است و در دو شغل اخیر خود در اورتون و سلتاویگو کمتر از یک سال دوام آورد. مهارتهای ارتباطی او همواره مورد انتقاد بوده است، اما وقتی صحبت از انتخاب تیم و استراتژی برای پیروزی میشود، بنیتز یکی از بهترینهاست.
۱۸. ماسیمیلیانو آلگری
“قبلاً مردم من را به عنوان یک نوع پادزهر برای کسانی که عاشق فوتبال زیبا هستند میدیدند، اما در همه چیز باید تعادل وجود داشته باشد. همه چیز را نباید دور ریخت” این صحبتهای ماسیمیلیانو آلگری در دوران کوتاه استراحتش از فوتبال است. “در ایتالیا، ما معمولاً به نکات منفی نگاه میکنیم و باید بیشتر به جنبههای مثبت توجه کنیم. ” هیچ جملهای به اندازه این حرف درست نبوده است.
آلگری همیشه نظرهای مختلفی در میان هواداران یوونتوس و فوتبال ایتالیا به خود جلب کرده است، اما برای هر انتقادی که از سبک بازی ظاهراً منفی او وجود دارد، او میتواند با این واقعیت جواب بدهد که در بردن بسیار عالی است. او پنج عنوان قهرمانی متوالی سری آ را بین سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۹ کسب کرد که چهار تای آنها دوگانه بود – او تنها مربیای است که توانسته چنین دستاوردی را به دست آورد – و دو بار به فینال لیگ قهرمانان رسید. او تنها مربیای است که بیش از ۱۰۰۰ امتیاز در سری آ کسب کرده، بالاترین درصد برد را در بین مربیان با حداقل ۱۵۰ بازی دارد و تیمش یک رکورد ۴۱ بازی خانگی لیگ را بدون شکست پشت سر گذاشت.
آلگری در سال ۲۰۱۹ از یوونتوس جدا شد، اما فقط دو سال بعد، پس از اینکه مائوریتزیو ساری و آندرهآ پیرلو هرکدام یک فصل را گذراندند، به تورین برگشت. آلگری در سه فصل حضورش در یوونتوس میتوانست به رتبههای بالای جدول برسد اگر نه به دلیل کسر ۱۰ امتیاز تیم به دلیل تخلفات مالی که در دوران او نبود. او همچنین کوپا ایتالیا را برد، اما هیئت مدیره یوونتوس تصمیم گرفت به دلیل رفتارهایش در فینال او را اخراج کند فوتبال خستهکنندهای که تیمش ارائه میداد قطعاً نقشی در این تصمیم داشت، اما تعجب نکنید اگر آلگری در چند سال آینده دوباره به تورین برگردد و دوباره جامهای بیشتری برای یوونتوس به ارمغان بیاورد.
۱۷. هانسی فلیک
فلیک بیشتر دوران حرفهای خود را در نقشهای پشت صحنه گذرانده بود، اما در پنج سال گذشته توانسته است خود را به عنوان یک مربی برجسته ثابت کند. او دوران شگفتانگیزی در بایرن مونیخ داشت و اکنون هدایت بازسازی هیجانانگیز بارسلونا را بر عهده دارد. مسیر مربیگری فلیک از فوتبال آماتوری آلمان شروع شد و سپس به کادر فنی تیم ملی آلمان در سال ۲۰۰۶ پیوست. فلیک در زمان پیروزی آلمان در جام جهانی ۲۰۱۴ در کادر فنی بود و بعدها به عنوان مدیر ورزشی تیم ملی آلمان فعالیت کرد.
او در سال ۲۰۱۹ به مربیگری بازگشت و به عنوان دستیار نیکو کواچ در بایرن مونیخ مشغول شد. وقتی کواچ اخراج شد، فلیک به عنوان سرمربی موقت درخشید. بایرن تحت هدایت او دوگانه داخلی را به دست آورد و سپس با پیروزی در لیگ قهرمانان اروپا، سهگانه را کامل کرد و اولین تیمی شد که همه بازیهای خود را در مسیر قهرمانی برد. یکی از مهمترین بردهای آنها پیروزی ۸-۲ برابر بارسلونا بود که به عنوان یکی از شوکهکنندهترین نتایج تاریخ این رقابتها شناخته میشود.
فلیک گزینهای طبیعی برای جایگزینی یواخیم لو در تیم ملی آلمان بود، اما در جام جهانی ۲۰۲۲، عملکرد ضعیفی داشت و تیم آلمان در مرحله گروهی حذف شد. این شکست باعث شد که او اولین مربی تاریخ آلمان باشد که اخراج شد. اما با وجود این ناکامیها، رئیس باشگاه بارسلونا، خوان لاپورتا، او را به عنوان جایگزین ژاوی انتخاب کرد و این تصمیم با موفقیت همراه شد، زیرا بارسلونا در لالیگا و لیگ قهرمانان اروپا در حال درخشش است و اخیراً بایرن و رئال مادرید را شکست داده است.
۱۶. توماس توخل
هنگامی که بوروسیا دورتموند وظیفه دشوار انتخاب جانشین یورگن کلوپ را داشت، به سراغ مردی رفتند که میتوانست بهترین شباهت را به سبک پرسینگ مدیر پیشین خود داشته باشد. توخل، مانند کلوپ، دوران طولانی و موفقی در ماینس سپری کرده بود، اما دوران او در دورتموند بود که واقعاً او را مطرح کرد. در سال ۲۰۱۸ پاریس سنت-ژرمن به سراغ او آمد و یک سال بعد، توخل اولین عنوان لیگ خود را برد و در فصل ۲۰۱۹-۲۰ موفق به کسب تمام چهار جام داخلی شد و همچنین به فینال لیگ قهرمانان اروپا رسید.
بهترین دستاورد توخل در شغل بعدی او با چلسی رقم خورد، جایی که توانست تیمی بیانگیزه و زیر فشار فرانک لمپارد را در مدت تنها چهار ماه به قهرمانی اروپا برساند. او همچنین چلسی را به پنج فینال از شش فینال ممکن رساند، در حالی که باشگاه را در دوران پایانی مالکیت رومان آبراموویچ هدایت میکرد. توخل اولین قربانی دوران مالکیت تاد بوهلی بود و اخراج او به نظر میرسد بزرگترین اشتباهی باشد که مالکیت جدید انجام داده است. با این حال، توخل همچنان مورد تقاضای زیاد است و در سال ۲۰۲۳ به بایرن مونیخ پیوست و سپس به عنوان سرمربی تیم ملی انگلستان منصوب شد.
۱۵. دیدیه دشان
دیدیه دشان ممکن است از هموطنان خود قدردانیهایی بابت برنده شدن در جام جهانی هم به عنوان بازیکن و هم به عنوان مربی انتظار داشته باشد، اما او اغلب هدف انتقادات شدید قرار میگیرد به دلیل نحوه بازی تیمش. این هافبک سابق برای بیش از ۱۲ سال هدایت تیم ملی فرانسه را بر عهده داشته است و ماه گذشته گفت: “میدانم که مردم از دیدن صورتم خسته شدهاند. ” برای سالها، بسیاری از مردم خواستار جانشینی زین الدین زیدان به جای او بودند، اما فدراسیون فوتبال فرانسه همچنان به دشان وفادار است. با توجه به سوابق او در تورنمنتهای بزرگ، به راحتی میتوان فهمید که چرا.
دشان تیم فرانسه را به قهرمانی در جام جهانی ۲۰۱۸ رساند و تنها در قطر در ضربات پنالتی از کسب دومین قهرمانی متوالی جهانی بازماند. تیم او همچنین به فینال یورو ۲۰۱۶ رسید و در یورو ۲۰۲۴ به نیمهنهایی صعود کرد.
البته دشان از این مزیت برخوردار است که با یکی از بهترین تیمهای دنیا کار میکند و استعداد نسلساز کیلیان امباپه را در اختیار دارد، اما دشان توانسته است تعادل درستی در انتخاب تیم خود برقرار کند. فقط به استفاده او از اولیویه ژیرو نگاه کنید، که در طول جام جهانی ۲۰۱۸ هیچ شوتی به سمت دروازه نداشت، اما نقش کلیدی در پیروزی ایفا کرد، یا اینکه چگونه توانست به پل پوگبا انگیزه دهد تا تمایلات فردیاش را کنترل کند. همانطور که پاتریس اورا گفته است: “بهترین ویژگی دیدیه دشان این است که یک تیم میسازد. او بهترین بازیکن را انتخاب نمیکند، انگیزه او این است که ‘تیم ستاره است’. به نظر من او بزرگترین مربی فرانسوی است به طرز شگفتآوری! “
۱۴. لیونل اسکالونی
پس از اینکه آرژانتین در جام جهانی ۲۰۱۸ توسط فرانسه حذف شد، پس از یک تورنمنت احساسی در روسیه، بسیاری از هواداران و صداهای تاثیرگذار میخواستند فدراسیون فوتبال آرژانتین تصمیم بزرگی در انتخاب جانشین خورخه سامپائولی بگیرد. آنها مربیای که عضو کادر فنی سامپائولی بود و تنها تجربه مربیگریاش در سطح جوانان بود را نمیخواستند. به عبارت دیگر، آنها لیونل اسکالونی را نمیخواستند.
“اسکالونی آدم خوبی است، اما حتی نمیتواند ترافیک را هدایت کند.” این گفته دیهگو مارادونا بود. “مشکل این است که فردا او میشود مربی و میگوید ‘من میخواهم به جام جهانی بروم. ‘ تو میتوانی به جام جهانی موتورسواری بروی، نه فوتبال. “. اما اسکالونی تنها به جام جهانی نرفت؛ او با جام برگشت، همانطور که مارادونا این کار را انجام داد و در کنار این فتح بزرگ در قطر، او دو بار کوپا آمریکا را نیز برد، که آرژانتین از سال ۱۹۹۳ تاکنون نتواسته بود این جام را ببرد.
در قطر، اسکالونی محیطی ایدهآل برای درخشش لیونل مسی ایجاد کرد و توانست انتظارات درباره توانایی مربیگری خود را با تغییر چیدمان تیم در هر بازی به نفع حریفان، با استفاده از پنج چیدمان مختلف در هفت بازی، پشت سر بگذارد. مسی گفت: “اسکالونی میداند که کی باید رنج بکشد، بازیها را میخواند، کی باید عقب بکشد و کی باید فشار بیاورد. او مربی بسیار خوبی است که هیچ چیزی را به شانس نمیسپارد. او هر جزئیاتی را به تو نشان میدهد و بعد همان اتفاق میافتد.” مسی بدون شک به دلیل پیروزی دیرینه آرژانتین ستایش شد، اما مرد دیگری به نام لیونل نیز به همان اندازه مهم بود.
۱۳. روبرتو مانچینی
روبرتو مانچینی یکی از باکلاسترین بازیکنان دوران خود بود و این حس اعتماد به نفس را به سمت مربیگری هم منتقل کرد، به طوری که گاهی این اعتماد به نفس بیش از حد به نظر میرسید و به تکبر میزد. این ویژگی باعث شد که او با بازیکنان زیادی به ویژه کارلوس توز و ماریو بالوتلی در دوران مربیگریاش در منچسترسیتی، برخوردهای جنجالی داشته باشد. با وجود این تاریخچه و رفتار گاهی تند، مانچینی مسئول برخی از بزرگترین موفقیتها بوده و در مجموع ۱۱ جام بزرگ را به دست آورده است.
مانچینی با اینتر دو بار سری آ را برد (به علاوه یک قهرمانی که بهطور پسازموعدی به او داده شد) و این موفقیت را در منچسترسیتی هم تکرار کرد، جایی که تیم را به اولین جام خود پس از ۳۵ سال رساند و سپس عنوان قهرمانی لیگ را پس از ۴۴ سال به ارمغان آورد. عجیب است که یک مربی که به طور معمول به دور از بازیکنان به نظر میرسید، توانست روحیه تیم را زمانی که ۸ امتیاز از منچستریونایتد عقب بودند، حفظ کند و یک شگفتی بزرگ رقم بزند تا در نهایت رقیب محلی خود را پشت سر بگذارد.
پس از آن، دوره دوم مربیگری در اینتر و فصل ناموفق با گالاتاسرای به سر آمد و مانچینی به مربیگری ملی روی آورد. او تیم ملی ایتالیا را که از نظر کیفیت ضعیف و کمتجربه به نظر میرسید، به خوبی شکل داد و آنها را به قهرمانی در یورو ۲۰۲۰ رساند. اما یک ناامیدی دیگر در راه بود و کمتر از یک سال بعد، ایتالیا در پلیآفهای انتخابی جام جهانی ۲۰۲۲ به تیم مقدونیه شمالی شکست خورد و از صعود باز ماند. مانچینی اکنون پس از ترک پست خود به عنوان مربی عربستان سعودی، به دنبال یک شغل جدید است.
۱۲. اونای امری
اونای امری ۲۰ سال است که در دنیای مربیگری فعالیت میکند، در چهار کشور مختلف کار کرده و جامهای متعددی را به دست آورده است. اما تنها اکنون است که او به توجه و اعتبار واقعی خود رسیده است.
امری با والنسیا سه فصل پیاپی در میان سه تیم برتر لالیگا قرار گرفت، اما در نهایت از مستایا اخراج شد و مدت زیادی در شغل بعدی خود در اسپارتاک مسکو دوام نیاورد. او به اسپانیا بازگشت تا هدایت سویا را بر عهده بگیرد و در نخستین فصل خود لیگ اروپا را به دست آورد، در حالی که والنسیا را از دور رقابتها حذف کرده بود. او دو عنوان دیگر لیگ اروپا را با سویا کسب کرد، که این دستاورد باعث شد تا او بزرگترین چالش شغلی خود را با پاری سن ژرمن تجربه کند.
امری در فرانسه با از دست دادن عنوان لیگ ۱ به موناکو و شکست ۶-۱ برابر بارسلونا در لیگ قهرمانان ضربه بزرگی خورد، هرچند که در فصل دوم خود قهرمانی لیگ را بازپس گرفت. پس از آن، آرسنال به سراغ او آمد و او به عنوان جانشین آرسن ونگر شروعی فوقالعاده داشت و ۱۱ بازی متوالی را برد، اما کمکم تیم افت کرد. آرسنال به فینال لیگ اروپا رسید، اما در برابر چلسی شکست خورد و به سختی از کسب سهمیه لیگ قهرمانان جا ماند. با این حال، انتقادات علیه او از ابتدای فصل دوم شروع شد و برخی از آنها مرزهای بیاحترامی به خارجیها را نیز لمس کرد، و امری قبل از کریسمس از کار برکنار شد.
همانطور که همیشه، امری به اسپانیا بازگشت و اعتبار خود را با ویارئال بازسازی کرد، بهویژه پس از آن که برای چهارمین بار لیگ اروپا را برد و منچستریونایتد را در فینال شکست داد. او در ۲۰۲۱ برای هدایت نیوکاسل به نزدیکی توافق رسید، اما پیشنهاد آنها را رد کرد. اما پیشنهاد دومی از لیگ برتر، این بار از آستون ویلا، آنقدر وسوسهانگیز بود که نتواست رد کند. امری با هدایت آستون ویلا نه تنها تیم را به لیگ قهرمانان رساند، بلکه شروع فوقالعادهای در رقابتهای اروپایی داشت، از جمله پیروزی معروف مقابل بایرن مونیخ.
۱۱. آرسن ونگر
ونگر فوتبال انگلیس را در اواخر قرن بیستم وارد دوران جدیدی کرد و رویکرد پیشرو او همچنان موفقیتهای زیادی برای آرسنال در قرن بیست و یکم به ارمغان آورد. در سال ۲۰۰۲، آرسنال با درخشش در اولدترافورد عنوان قهرمانی لیگ برتر را بازپس گرفت و در این مسیر هیچیک از بازیهای خارج از خانه را واگذار نکرد و همچنین فاتح جام حذفی شد. دو سال بعد، تیم او حتی بهتر عمل کرد و فصل را بدون شکست در لیگ به پایان رساند.
سال ۲۰۰۵ یک FA Cup دیگر به دست آمد و در ۲۰۰۶ آرسنال به فینال لیگ قهرمانان رسید، هر چند در آن بازی پس از اخراج یکی از بازیکنان مقابل بارسلونا دو گل دیرهنگام دریافت کرد و شکست خورد. پس از آن یک دوره ۹ ساله بدون جام فرا رسید، اما آرسنال در نهایت در چهار فصل، سه بار فاتح جام حذفی شد. این در حالی بود که نارضایتیها در میان هواداران از کمبود رقابت جدی برای عنوان قهرمانی افزایش یافت و جنبش “ونگر اوت” شکل گرفت، با تابلوهایی که از لندن تا نیویورک و زیمبابوه و حتی در کشتیکچ ظاهر شد. در عین حال، آرسنال به حضور در جمع چهار تیم برتر ادامه داد و به مدت ۱۹ فصل پیاپی جواز حضور در لیگ قهرمانان را کسب کرد.
این روند در ۲۰۱۷ متوقف شد و یک سال بعد، ونگر پس از ۲۲ سال از آرسنال خداحافظی کرد، با سه عنوان قهرمانی لیگ و هفت جام حذفی. اما میراث واقعی او استادیوم امارات است، نمادی از رشد چشمگیر آرسنال تحت هدایت او. همانطور که رقیب قدیمیاش، سر الکس فرگوسن گفته است: “آرسن آرسنال را به شکلی شگفتانگیز متحول کرد.”
۱۰. آنتونیو کونته
هر بار که کونته سرمربی یک تیم میشود، موفقیت بلافاصله دنبالش میآید. البته باید اذعان کرد که اغلب او پس از خود خاکستر به جا میگذارد، اما کمتر مربیای است که توانسته پنج قهرمانی لیگ در دو لیگ مختلف کسب کند و باشگاههای بزرگی مانند یوونتوس، اینتر و چلسی را پس از به ارث بردن شرایط سخت، به شکوه بازگرداند. توانایی کونته در دستیابی به موفقیتهای کوتاهمدت و سپس به دنبال آن دچار بحران شدن، در دوران کوتاهش در تاتنهام به وضوح نمایان شد؛ جایی که در عرض شش ماه، تیمش را به رتبه چهارم رساند و سپس در یک کنفرانس خبری داغ و پر از بحث، خود را به اخراج کشاند.
این ایتالیایی آتشین حالا دوباره به فوتبال بازگشته و با ناپولی کار میکند، جایی که احتمال دارد برای سومین باشگاه خود عنوان قهرمانی سری آ را به دست آورد. ممکن است این همکاری بیشتر از یک سال دوام نیاورد، اما اگر به معنای تکرار صحنههای شگفتانگیز قهرمانی ناپولی در اسکودتو در سال ۲۰۲۳ باشد، ارزشش را خواهد داشت. نقطه ضعف کونته، علاوه بر خلق و خوی تند و تیزش، رکوردش در اروپا است؛ او هیچگاه نتواسته به مرحله نیمهنهایی لیگ قهرمانان برسد، چیزی که با توجه به تیمهایی که هدایت کرده، یک ناکامی بزرگ به شمار میآید.
۹. لوئیس انریکه
لوئیس انریکه دقیقا همان مسیری را طی کرد که پپ گواردیولا در بارسلونا طی کرد؛ ابتدا به عنوان بازیکن در این باشگاه بازی کرد، سپس هدایت تیم ذخیرهها را به عهده گرفت و در نهایت سرمربی تیم اصلی شد و با آنها تمام جامهایی را که میشد تصور کرد، به دست آورد. او یک اسطوره در میان هواداران کمپ نو بود و تیمی را از گراتا مارتینو که به بنبست رسیده بود، به تیمی تازه تبدیل کرد. شاید بزرگترین تصمیم او این بود که پس از بروز تنش با لیونل مسی در ژانویه ۲۰۱۵، از این مسئله صرف نظر کرد و پس از چند روز تنش، رابطهاش با مسی به آشتی رسید و پنج ماه بعد، بارسا توانست سهگانه لالیگا، کوپا دل ری و لیگ قهرمانان را به دست آورد، با درخشش مثلث تهاجمی مسی، لوئیس سوارس و نیمار.
انریکه در فصل بعدی نیز عنوان قهرمانی را حفظ کرد و دو بار دیگر جام کوپا دل ری را به دست آورد قبل از آن که هدایت تیم ملی اسپانیا را بر عهده گیرد، جایی که به نیمهنهایی یورو ۲۰۲۰ رسید و در جام جهانی ۲۰۲۲ به مرحله یک شانزدهم نهایی صعود کرد. او در سال ۲۰۲۳ به دنیای باشگاهی بازگشت و هدایت پاری سن ژرمن را به عهده گرفت و به سرعت قهرمانی در لیگ ۱ و کوپ د فرانسه را به کابینت افتخارات خود اضافه کرد.
۸. وینسنت دل بوسکه
دل بوسکه تنها سه سال و نیم سرمربی رئال مادرید بود، اما در همین مدت کوتاه توانست هفت جام، از جمله دو لیگ قهرمانان و دو لالیگا، به دست آورد. او هشت سال سرمربی تیم ملی اسپانیا بود و در این مدت قهرمانی در جام جهانی و یورو را جشن گرفت. در مدت زمانی کوتاه، او توانست فوتبال را کامل کند.
با وجود این دستاوردهای شگرف، دل بوسکه هرگز احترام کافی را به دست نیاورد. یک روز بعد از کسب دومین قهرمانی لالیگا در سال ۲۰۰۳، او از کار برکنار شد و خبر این موضوع را در حالی که از راهروهای سانتیاگو برنابئو عبور میکرد شنید. فلورنتینو پرز، رئیس رئال مادرید، آن زمان گفت که روشهای دل بوسکه خیلی سنتی است و باشگاه به دنبال کسی است که روشهای پیشرفتهتری داشته باشد، اما ۱۱ سال طول کشید تا مادرید دوباره لیگ قهرمانان را فتح کند. شاید آن روشهای سنتی چندان هم بد نبودند…
۷. دیهگو سیمئونه
باشگاههای فوتبال اسپانیا به صبر زیاد با مربیان شناخته نمیشوند، اما دیهگو سیمئونه توانسته ۱۳ سال در اتلتیکو مادرید بماند و این تیم را از بحران و سقوط احتمالی به یکی از بزرگترین باشگاههای اروپا تبدیل کند. اتلتیکو در تمام ۱۲ فصل کامل تحت سرمربیگری سیمئونه در لالیگا در جمع چهار تیم برتر قرار گرفت و دو بار قهرمان شد. این تیم همچنین دو بار به فینال لیگ قهرمانان رسید و هر دو بار در شرایطی دردناک به رئال مادرید باخت، و دو بار لیگ اروپا و یک بار کوپا دل ری را به دست آورد.
اما موفقیتها تنها به جامها محدود نمیشود. سیمئونه، آرژانتینی آتشین مزاج، باشگاه را به طور کامل متحول کرده است. حالا اتلتیکو در یکی از بهترین استادیومهای قاره بازی میکند. در دنیای فوتبال که تغییر مربیان در یک فصل چند بار اتفاق میافتد، صدای هواداران وفادار اتلتیکو که “اوله، اوله، اوله، چولو سیمئونه” میخوانند، یک ثبات است. او بیشتر از یک مربی فوتبال، رهبر یک دین است: چولیسمو.
۶. زین الدین زیدان
منتقدان زیدان همیشه تواناییهای او را به شانس ربط میدادند، اما شانس تنها تا یک جایی میتواند به کمک بیاید؛ شانس نمیتواند سه قهرمانی متوالی در لیگ قهرمانان، دو قهرمانی لالیگا و وفاداری برخی از بهترین بازیکنان دنیا را تضمین کند. زیدان شاید شانس این را داشت که در دوران اوج کریستیانو رونالدو، سرمربی رئال مادرید باشد، اما پیش از او مربیانی، چون رافا بنیتس، مانوئل پلگرینی و ژوزه مورینیو حتی نزدیک به دستاوردهای او هم نشدند.
رئال مادرید، با توجه به فشارهایی که از همه طرف به مربیان وارد میشود، همچنین نیاز به موفقیت در سانتیاگو برنابئو و رئیس دیکتاتوری مانند پرز، باشگاهی نیست که مدیریت آن راحت باشد. اما زیدان، با لبخندی که میتواند حتی یک گودال از خرسها را آرام کند، این کار را آسان نشان داد؛ و زمانی که در سال ۲۰۱۸ استعفا داد، باشگاه به شدت دچار بحران شد تا جایی که ۱۰ ماه بعد از او خواستند دوباره برگردد. اگر کارلو آنچلوتی نتواند این فصل را به پایان برساند، تعجبی ندارد اگر پرز دوباره به سراغ دوست قدیمیاش برود.
۵. یورگن کلوپ
کلوپ دو غول خوابیده را از نو زنده کرده است، ابتدا بوروسیا دورتموند و سپس لیورپول، و آنها را به ماشینهای پیروزی تبدیل کرده است. استراتژی پرس شدید و سریع دورتموند، فوتبال اروپا را متحول کرد و دو بار بایرن مونیخ را از فتح بوندسلیگا بازداشت و به فینال لیگ قهرمانان رسید. سپس او “گهگنپرسینگ” را به لیگ برتر آورد و توانست پس از ۳۰ سال انتظار، قهرمانی لیگ را برای لیورپول به ارمغان بیاورد، و دو بار هم به فاصله یک امتیاز از قهرمانی دست کشید. او همچنین سه بار لیورپول را به فینال لیگ قهرمانان رساند و یک بار قهرمان شد.
علاوه بر اینکه کلوپ مربیای بیرحم و عالی است، جذبه شخصی او باعث جذب بیشتر و بیشتری از هواداران به کلیسای لیورپول شده است؛ و وقتی او اعلام کرد که سال گذشته از باشگاه میرود، موجی از تحسینها از سراسر دنیای فوتبال به ویژه از سوی رقبای سرسخت او به راه افتاد. حتی هواداران منچستریونایتد و منچسترسیتی که همیشه از او متنفر بودند، عمیقاً آرزو داشتند که کاش مربیشان او بود.
۴. ژوزه مورینیو
ژوزه مورینیو دستاوردهای زیادی داشته که خود همیشه به آنها اشاره میکند، اما مهمترین ویژگیاش این است که جایگاه مربیان را از یک مقام اداری به سطح ستارگان راک ارتقا داده است. او در دنیای مربیگری مانند میک جایگر است، در هر باشگاهی که میرود، همه توجهات به او جلب میشود.
از زمانی که در سال ۲۰۰۴ به عنوان قهرمان اروپا وارد چلسی شد و خودش را “مربی ویژه” معرفی کرد، هیچکس نتوانسته است از او چشم بردارد. حتی حالا که در فنرباغچه دیگر در اوج دوران حرفهای خود نیست، او همچنان شخصیتی جذاب و پرحاشیه است.
مورینیو ممکن است دیگر در اوج تواناییهای خود نباشد، اما کارنامهاش همچنان بینظیر است: قهرمانی در لیگ قهرمانان با پورتو و اینتر، هشت قهرمانی لیگ در پرتغال، انگلستان، اسپانیا و ایتالیا با تیمهایی همچون رئال مادرید، منچستریونایتد، چلسی، تاتنهام و رم. هر کسی با چنین رزومهای قطعاً احساس خاص بودن میکند.
۳. سر الکس فرگوسن
در سال ۱۹۹۳، فرگوسن اولین قهرمانی لیگ منچستریونایتد در ۲۶ سال را برای این باشگاه به ارمغان آورد؛ و با توجه به وضعیت نابسامانی که بعد از رفتن او باشگاه پیدا کرد، ممکن است ۲۶ سال دیگر طول بکشد تا دوباره قهرمان شوند. فرگوسن با دست آهنین اولدترافورد را مدیریت کرد و همیشه برای آینده برنامه داشت. او به قدری به کارش اهمیت میداد که هیچ وقت جرات نکرد روزی را برای استراحت از دست بدهد. در طول ۲۷ سال حضور در یونایتد، فرگوسن تیمش را به ۱۳ قهرمانی لیگ، پنج جام حذفی و دو لیگ قهرمانان رساند. حتی اگر فقط افتخاراتش در قرن ۲۱ را حساب کنید، باز هم بیشتر از بسیاری از مربیان دیگر در این لیست موفق بوده است.
او بهطور نمادین توانست لیورپول را از صدر جدول پایین بیاورد و یونایتد را به جای آن قرار دهد. او همچنین توانست چالشهای چلسی، آرسنال و منچسترسیتی را پشت سر بگذارد و در نهایت در سال ۲۰۱۳ از دنیای مربیگری خداحافظی کرد. اما تاثیر واقعی او هنوز هم بعد از بیش از یک دهه احساس میشود؛ یونایتد هنوز بدون رهبری او به نظر گم شده و اکنون در حال گذراندن دوران هفتمین مربی خود در ۱۱ سال اخیر است.
۲. کارلو آنچلوتی
آنچلوتی کتابی به نام “رهبری آرام” نوشت که کاملاً نشاندهنده رویکرد او در مربیگری است. او به ندرت حاشیهسازی میکند، از همکارانش توقع احترام ندارد و زمانی که شرایط علیه او پیش میرود، داوران را سرزنش نمیکند. آنچلوتی ترجیح میدهد که کارنامهاش حرف بزند و این کارنامه به خوبی گویای موفقیتهای اوست. او تنها مربی است که در تمام پنج لیگ معتبر اروپایی قهرمان شده و هیچکس در تاریخ فوتبال به اندازه او لیگ قهرمانان اروپا را فتح نکرده است.
در دوران نخست حضورش در رئال مادرید، به او متهم شدند که “دست نرم” دارد، اما پاسخ او بسیار حکیمانه بود: “با همین دست نرم، سه لیگ قهرمانان بردم. ” حالا تعداد آنها به پنج رسیده است. شهرت آنچلوتی بیشتر به عنوان یک مدیر برجسته است تا یک تاکتیکدان استثنایی، اما کسانی که با او کار کردهاند میدانند که او چه تواناییهایی دارد. به همین دلیل بود که رئال مادرید در سال ۲۰۲۱، وقتی او در اورتون بود و به نظر میرسید که دوران او در اوج خود نیست، دوباره به او روی آورد. بازگشت دوباره آنچلوتی به مادرید پر از موفقیت بود و شامل دو قهرمانی لالیگا، دو لیگ قهرمانان، کوپا دل ری، دو سوپرکاپ اسپانیا و دو سوپرکاپ اروپا شد. حالا که تیم او ممکن است با افت نتایج روبهرو شده باشد، اما آنچلوتی همیشه توانسته فرمول پیروزی را پیدا کند.
۱. پپ گواردیولا
پپ گواردیولا با هر تیمی که هدایت کرده، فوتبال را به سطح جدیدی برده است. او در ۱۴ فصل، ۱۲ قهرمانی لیگ کسب کرده و رکورد بیشترین امتیاز در لالیگا و لیگ برتر را شکسته است، ضمن اینکه سریعترین قهرمانی در بوندسلیگا را هم به دست آورده.
او همیشه بیوقفه است و هیچ وقت به بازیکنانش اجازه نمیدهد که از موفقیتهای قبلی خود راضی شوند یا به خودشان مغرور شوند. گواردیولا همیشه در حال نوآوری است و در هر بازی تاکتیکهای جدیدی پیدا میکند که تیمش را با ویژگیهای بازیکنانش تطبیق میدهد. برای مثال، بیشتر دوران حضورش در منچسترسیتی، تیم بدون مهاجم نوک بازی میکرد. اما وقتی فهمید که میتواند ارلینگ هالند را جذب کند، شیوه بازی تیم را تغییر داد تا این مهاجم نروژی را در ترکیب جا بدهد و همین باعث شد که هالند به یکی از پرافتخارترین بازیکنان تاریخ لیگ برتر تبدیل شود.
آرزو و تلاش بیوقفه گواردیولا برای کمال، منچسترسیتی را در سال ۲۰۲۳ به سهگانه رساند و بالاخره این تیم پس از سالها انتظار، موفق به کسب قهرمانی لیگ قهرمانان شد. چنین موفقیتی میتوانست باعث شود که خیلی از تیمها در فصل بعدی کمی دچار رکود شوند، اما تیم گواردیولا کاری کرد که در تاریخ ۱۳۵ ساله فوتبال انگلیس هیچ تیمی نتواسته بود انجام دهد: قهرمانی چهارمین بار متوالی در لیگ برتر.
در حال حاضر گواردیولا کمی با افت نتایج مواجه شده و برای اولین بار در طول حرفهاش، هفت بازی متوالی بدون پیروزی به پایان برده است. اما او هنوز هم با همان اشتیاق همیشگی میخواهد اوضاع را درست کند و با امضای قرارداد جدیدی، تا سال ۲۰۲۷ در منچسترسیتی خواهد ماند؛ و این یعنی خبر بدی برای هر کسی که میخواهد تیمی جز تیم گواردیولا قهرمان لیگ شود.
گردآوری: ایمان کوچکی