دیروز ویدیویی از خداداد عزیزی که شب ها در برنامه ای تلویزیونی به مناسبت برگزاری یورو ۲۰۲۴ حضور دارد وایرال شد. خداداد بابت سرک کشیدن به گوشی خودش از سوی مجری برنامه، از کوره در رفت و حرف هایی را خطاب به او زد و گلایه هایش را مطرح کرد. دیشب هم در همان برنامه، همه چیز با خوبی و تمام شد اما سرنوشت عجیب خداداد که این روزها به پای ثابت برنامه های ورزشی شبکه ورزش تبدیل شده، فقط مختص او نیست.
حداکثر استفاده ورزش ایران از خداداد عزیزی، در همین حد است؛ چنان که علی دایی نیز سهمی در اتفاقات فوتبال ایران ندارد و در هیچ کجای این ورزش، او را نمی بینیم. همین اتفاق برای مهدی مهدوی کیا رخ داده و از او هم خبری نیست. از کریم باقری چه خبری داریم؟ می توانیم بگوییم هیچ! باقری هم که چند سالی به عنوان مربی روی نیمکت پرسپولیس نشست، بدون توضیح واضحات از این تیم جدا شد. کریم باقری هم در فوتبال ایران هیچ مسولیتی ندارد.
به وحید هاشمیان هم که می رسیم، به جز مدتی کوتاه که همکار اسکوچیچ در تیم ملی بود، دیگر خبری از او نشد. این بی خبری را می توانیم به گزینه های بسیاری در فوتبال ایران تعمیم بدهیم و به این جمع بندی برسیم که ما نمی توانیم از سرمایه ها به درستی محافظت کنیم، از آنها در جای درست بهره بگیریم و فضایی فراهم کنیم تا فوتبال کشور بتواند از تجربیات ملی و باشگاهی این افراد استفاده کند.
نام های بزرگ، چهره های مشهور و محبوب در هر کجای دنیا، به عنوان سرمایه های جامعه قدر و منزلتی قابل توجه پیدا می کنند اما در فوتبال ما، سرمایه ها هرز می روند. کریم باقری حاشیه نشین می شود. محمد خاکپور از فوتبال فاصله می گیرد. علی دایی که فوتبال دنیا روی او حساب می کند، آنقدر از این ورزش دور می شود که بازگشت او به فوتبال به خواب و رویا بدل شده است.
این هم وضعیت خداداد عزیزی که روزگاری حماسه ساز تیم ملی در ملبورن بود و گل تاریخی ایران به استرالیا را زد؛ او حالا به جای اینکه در اصل فوتبال مشارکت داشته باشد باید با یک مجری جوان کلنجار برود و…
بیشتر بخوانید: اعتراف خداداد عزیزی؛ پشیمانم به دورتموند، تاتنهام و اتلتیکو نرفتم!