با نگاهی به زندگینامه مریم میرزاخانی در مییابیم که وی در ایران اسطوره شد و بالهای رؤیاهای بزرگش را در دانشگاهها و مراکز علمی ایران پرورش داد و سپس توانست بر قلههای علم پرواز کند تا نشان دهد زن در هر جای دنیا اگر خودِ واقعی خود را پیدا کند، حتی در ریاضیات هم میتواند از خیلی از مردان پیشی بگیرد.
زیرنویس-گروه جامعه: «مریم میرزاخانی (۲۲ اردیبهشت ۱۳۵۶ – ۲۳ تیر ۱۳۹۶) ریاضیدان ایرانی و استاد دانشگاه استنفورد بود. وی اولین زن و ایرانی برنده مدال فیلدز است. در تیر ۱۳۹۶ اعلام شد میرزاخانی به دلیل ابتلا به سرطان در بیمارستانی در آمریکا بستری شده است. وی در ۲۳ تیر ۱۳۹۶ در ۴۰ سالگی در بیمارستانی در کالیفرنیا درگذشت.
زادروز مریم میرزاخانی، بیست و دوم اردیبهشت (دوازدهم مه) از سوی اتحادیه بینالمللی انجمنهای ریاضی جهان با پیشنهاد کمیته بانوان انجمن ریاضی ایران بهعنوان روز جهانی زن در ریاضیات نامگذاری شده است».
این چندجملهای که با هم خواندیم چکیدهای از زندگینامه مریم میرزاخانی در ویکیپدیا است و اگر به وبگاههای دیگر نیز سری بزنیم همین توضیحات را درباره مریم میرزاخانی میخوانیم. اما پرسش اینجاست که چرا مریم میرزاخانی برای تاریخ علم اهمیت دارد و باید به آن پرداخت؟ زندگیاش چه اثری بر جامعه گذاشته است؟ چرا باید به میرزاخانی افتخار کرد؟
به گزارش زیرنویس، مسئله زنان در علم نه کمرنگ بودن حضورشان بلکه خواستن به نبودشان در این تاریخ طولانی است تا بهتر بتوانند از زنان تنها در ویژگیهای خاص زنانگی بهرهگیری کنند. به تعبیر فوکو هر کجا علم قدم گذاشته با یک همدستی باقدرت همراه بوده است. همچنان که خود فوکو زمانی که از تاریخ پزشکی سخن میگوید به شرح این موضوع میپردازد که چگونه زنان در پزشکی با شگردهای علمی از صحنه حذف شدهاند و پزشکی بهعنوان یک علم رفتهرفته شکل و شمایل مردانه به خود گرفت. در علم ریاضی نیز همین سرنوشت را شاهد هستیم که خودِ زنان در این همدستی تاریخی شریک هستند.
علیرغم اینکه در کش و مکشهای سیاسی میرزاخانی را زنی غربی قلمداد میکنند تا نشان دهند زن تنها در سبک زندگیِ غربی نبوغ و استعدادش نمایان میشود؛ با نگاهی به زندگینامه میرزاخانی در مییابیم که وی در ایران اسطوره شد و بالهای رؤیاهای بزرگش را در دانشگاهها و مراکز علمی ایران پرورش داد و سپس توانست بر قلههای علم پرواز کند تا نشان دهد زن در هر جای دنیا اگر خودِ واقعی خود را پیدا کند، حتی در ریاضیات هم میتواند از خیلی از مردان پیشی بگیرد.
میرزاخانی با ایستادن در مقابل فرایند تاریخیِ حذف زنان از علم بهویژه علم ریاضی که سراسر مردانه تعریف شده است، خدمت بزرگی به زنان همنسل خود و نسلهای آینده کرد. میرزاخانی مثال نقضی بود بر این جملهی دنیای مردسالار: «دختران در ریاضی ضعیفتر از پسران هستند». جملهای که دختران خود هم به آن باور رسیدهاند درحالیکه دادههای علمی این فرضیه را هیچگاه اثبات نکرد.
برای اینکه مریم میرزاخانیهای زیادی به علم معرفی کنیم راه دشواری داریم، چرا که تاریخ نشان داده است آدمها که بزرگتر میشوند آرزوهای آنها کوچکتر میشود. اما زنان در دنیا با رؤیاها و روزهای کوتوله به دنیا میآیند و هرچه بزرگتر میشوند کوتولهتر و کوتولهتر به زندگی ادامه میدهند.
آنچه که موجب وضعیت حال زنان شده است نبودِ فرصت رشد نیست، بلکه رؤیاهای کوچکشان است. رؤیاهای کوچکی که از مادران خود به عاریت میگیرند و به فرزندان خود بهعنوان میراثِ زنانگی انتقال میدهند. که اگر وضعیت زنان بخواهد تغییر کند باید این باز تولید زنانگیِ اشتباه، متوقف شود تا تغییر شگرفی در نگاه و باور جامعه بهویژه زن صورت پذیرد.
آیا میتوان به زنان رؤیاهای بزرگ بخشید؟
هم آری، هم خیر. آری ازآنجهت که زنان و دختران نخبه، دلسرد از آنچه گمان میرود جامعه به مردان رؤیاهای بزرگ ارزانی میدارد نشده و در عوضِ کجسلیقگیها و محدودیتهایی که به زنان و رؤیاهای بزرگشان تحمیل میشود، خودِ واقعیشان را دریابند. خیر از آنجهت که زنان باید خود را باور و رؤیاهای بزرگشان را بپذیرند و در مقابلش مقاومت از خود نشان ندهند. که شاید گذر از این مرحله، سختترین و حساسترین جای کار باشد که هم به زمان نیاز دارد و هم برای فرهنگسازی مناسب همتی مضاعف میخواهد.
مریم میرزاخانی نقطه عطفی در باور تاریخ علم ایجاد کرده و میتواند آغاز و روزنه امیدی باشد تا زنان رؤیاهای بزرگ در سر بپرورانند و مانند مردان در حوزههای مختلف زندگی توانمندیهای خودشان را ببینند و مانند میرزاخانی در تاریخ علم بدرخشند. فردای بشر همچنان منتظر این زنان است.
به امید آن روز…
- نویسنده : گروه اجتماعی زیرنویس
- منبع خبر : زیرنویس