تغییر ذائقه عمومی در تضاد با فرهنگ و هویت ملی
تغییر ذائقه عمومی در تضاد با فرهنگ و هویت ملی

گاهی برای فرهنگ‌سازی نیاز هست که به اصلاح، تغییر رفتار و یا هنجارهای اجتماعی اقدام کنیم؛ اما وقتی هدف این تصمیم‌گیری‌ها، هویت و ماهیت جامعه‌ای باشد که ریشه‌دار هست، مسلماً مقاومت جامعه را در این جابه‌جایی به همراه دارد که در این صورت برای رسیدن به مطلوب خود تغییر ذائقه عمومی را در دستور کار قرار می‌دهند.

زیرنویس، گروه جامعه به دلیل اهمیت موضوع نمی‌شود به‌صرف نگارش عنوان بسنده کرد و به بهانهٔ اطاله کلام کوتاه و ایجاز سخن گفت؛ باید جزءبه‌جزء و گام‌به‌گام راه نفوذ شناسایی شده و برای حذف آن اقدام گردد. باید رویه‌ای جدید بکار گرفته شود. مبادی‌ آداب بودن چاره‌ی کار نیست. نَقل چالش، آسیب، بزه و.. نیست، موریانه چیزی از فرهنگ ایرانی-اسلامی باقی نگذاشته است.

مصرف‌زدگی و تجمل‌گرایی با آموزه‌های دینی منافات دارد، پس نقش دین باید در کنار و مکمل و چه بسا اولویت اول باشد؛ چرا که فساد، افکار را دم‌دستی و هوسران بار می‌آورد.

متولی فرهنگ، فرهنگ را می‌بلعد

وقتی لیبرال مغز متفکر و نیروی رانش حکومت قرار می‌گیرد، قوانین به نام عدالت اجتماعی تصویب اما به کام برخوردار می‌شود. و انیچنین برنامه‌هایی که اشتباه بودن آن اثبات شده ولی با هزینه‌های فراوان از بیت‌المال در اولویت اقدامات متولیان امر قرار می‌گیرد و به لطایف‌الحیل مجوز و اعتبار برای اجرا دریافت می‌کنند.

گاهی برای فرهنگ‌سازی نیاز هست که به اصلاح، تغییر رفتار و یا هنجارهای اجتماعی اقدام کنیم؛ اما وقتی هدف این تصمیم‌گیری‌ها، هویت و ماهیت جامعه‌ای باشد که ریشه‌دار هست، مسلماً مقاومت جامعه را در این جابه‌جایی به همراه دارد که در این صورت برای رسیدن به مطلوب خود تغییر ذائقه عمومی را در دستور کار قرار می‌دهند.

به همین ترتیب، تعطیلی میلاد امام رضا(ع) به بهانه‌ای رد می‌شود؛ اما تعطیلی یک روز اضافه در هفته کلید می‌خورد آن هم شنبه و با چه دلیلی؟ ایران مگر تحریم نیست. شنبه برای مراودات با کدام کشور مهم است؟ بر فرض برای تجارت با جهان دچار مشکل شویم، مگر ساعات کاری و اداری کشورهای جهان با هم یکسان است؟ راستی از یاد برده‌ایم که در دنیای دیجیتال و صفر و یک‌ها، تجارت روز و شب معنایی ندارد؟  اگر همهء دلایل موافقان این طرح کارشناسی شده و اصولی باشد چند درصد از مردم بین روز شنبه و روز دیگری از هفته متضرر می‌شوند؟! و آیا جامعه هدف به‌دست‌آمده شهروندان عادی را شامل می‌شود؟ و سؤال مهم‌تر دغدغه مجلس و مسئولان باید به کدام جهت باشد؟

اینها تغییر ذائقه نیست؟ آیا می‌توان پشت پرده‌ای در اجرای آن متصور نبود؟

به گزارش زیرنویس، روزی برای فرزند کمتر زندگی بهتر میلیاردها هزینه می‌کردند درصورتی‌که مردم در تأمین نان شبشان چالش داشتند؛ اما دم بر نیاوردند چرا که به مدیران اعتماد داشتند. این تغییر ذائقه نبود؟ ساخت سدهای غیراصولی و بی‌برنامه که در دستور کار قرار گرفت را از یاد برده‌ایم؟ ربا و بانک‌های به‌ اصطلاح اسلامی چطور؟

تورم و کاهش ارزش پول ملی چه میزان از نقش بانک‌ها و بنگاه‌داری نشئت می‌گیرد؟ و چرا نمی‌شود و نمی‌توان جلوی قانون‌گریزی‌شان را گرفت؟

از صنعت خودرو آن‌قدر گفتیم و نوشتیم که بیشتر نوشتن از آن به سخره گرفتن خودمان هست.

ازیک‌طرف حجاب و عفاف شده هزینه‌ای برای متدینین و از طرفی محرومیت‌های اجتماعی همین مذهبی‌ها که نه دارای اقبال در بطن جامعه هستند نه حتی پوشش مناسبشان در فروشگاه‌ها وجود دارد.

تغییر ذائقه نیست؟

طوری شده هر طرحی برای منفعت شهروندان باشد با چرخشی حلزونی علیه آنان ثمر می‌دهد. افزایش قیمت‌ها در برخی اجناس روزانه شده و حقوق با حداقلی‌ترین افزایش گویا ثابت مانده‌اند.

مالیات برای خدمات عمومی شهروندان اخذ می‌شود؛ اما دانه‌درشت‌ها خود را مستثنی کرده‌اند و قانونی برجای‌مانده که برای مردم عادی تیز و بران گشته است.

زنگ تغییر ذائقه سال‌هاست به صدا درآمده و اکنون به مرحله پوست‌اندازی رسیده است. هر چه به سال ۲۰۳۰ نزدیک‌تر می‌شویم رسیدن به توقفگاهش سریع‌تر می‌شود. گرچه ظاهراً بنا بر گفته‌ها و شنیده‌ها دولتمردان ما این سند را قبول نکرده‌اند؛ اما تصادفی یک‌به‌یک منزلگاه‌های آن را رد کرده‌ایم.

تغییر ذائقه یک خطر جدی است؛ بورس، مسکن… ول انگاری… اختلاس… بی‌اعتمادی… فساد و…

اگر چشم بر هم نهادیم دیگر اثری از تغییر ذائقه دیده نمی‌شود؛ بلکه باید پذیرای استحاله باشیم.