به گزارش زیرنویس، فال حافظ امروز غزل شماره ۱۱۰ از دیوان حافظ است که در ادامه با تفسیر فال حافظ می خوانید.     پیرانه سرم عشق جوانی به سر افتاد     وان راز که در دل بنهفتم به درافتاد     ******     از راه نظر مرغ دلم گشت هواگیر     ای دیده نگه کن که […]

به گزارش زیرنویس، فال حافظ امروز غزل شماره ۱۱۰ از دیوان حافظ است که در ادامه با تفسیر فال حافظ می خوانید.

    پیرانه سرم عشق جوانی به سر افتاد

    وان راز که در دل بنهفتم به درافتاد

    ******

    از راه نظر مرغ دلم گشت هواگیر

    ای دیده نگه کن که به دام که درافتاد

    ******

    دردا که از آن آهوی مشکین سیه چشم

    چون نافه بسی خون دلم در جگر افتاد

    ******

    از رهگذر خاک سر کوی شما بود

    هر نافه که در دست نسیم سحر افتاد

    ******

    مژگان تو تا تیغ جهانگیر برآورد

    بس کشته دل زنده که بر یک دگر افتاد

    ******

    بس تجربه کردیم در این دیر مکافات

    با دردکشان هر که درافتاد برافتاد

    ******

    گر جان بدهد سنگ سیه لعل نگردد

    با طینت اصلی چه کند بدگهر افتاد

    ******

    حافظ که سر زلف بتان دست کشش بود

    بس طرفه حریفیست کش اکنون به سر افتاد

تفسیر فال حافظ:

تعبیر غزل شماره ۱۱۰حافظ این است؛

کاری بر عهده‌ تو قرار گرفته است که فراتر از توان و قدرتت است، اما با کمی تلاش، کوشش و استفاده از کمک دیگران، قادر به انجام آن خواهی بود.

توجه داشته باشید که از زیاده‌روی خودداری کرده و حد و حدود در هر امری را رعایت و تعادل را حفظ کنی.

با صداقت عمل کن تا بتوانی به آرزوهایت دست یابی چراکه اگر با دیگران با حیله‌ رفتار کنی، خودت نیز در مکر و تقلب گرفتار خواهی شد و این وضعیت ناگواری است که پایان خوبی نخواهد داشت.

پس از مدت ها بالاخره، یک ایده و فکر جدید به ذهنت رسیده است که نیروی تازه‌ای به تو می‌بخشد. بدان که عملی کردن این ایده سختی‌ها و مشقت‌های فراوانی را به همراه خواهد داشت اما ثمره‌ای که از آن به دست خواهید آورد، تمام خستگی و دشواری‌ها را جبران خواهد کرد.

منبع خبر: رکنـا