اولین برنامه توسعه ایران در سال ۱۳۲۷، بعد از اتمام جنگ جهانی دوم تنظیم شد. دولت در این برنامه هفت ساله (۱۳۳۳-۱۳۲۷) به دنبال تشویق بخش خصوصی برای سرمایهگذاری، صادرات بیشتر، گسترش کشاورزی و بهبود سطح زندگی مردم بود. به دلیل تاثیرات ناشی از جنگ جهانی، کشور با کمبود ارز مواجه بود و ناچار بود برای تامین مالی ۲۱ میلیارد ریالی این برنامه توسعه از بانکهای داخلی و خارجی وام دریافت کند که تقریبا نصف این منابع یعنی ۱۱.۲ میلیارد ریال آن را از بانکهای داخلی و خارجی وام گرفت.
این روزها برنامه هفتم توسعه در فضای رسانهای کشور مورد بحث قرار گرفته است. عدهای آن را برنامهای راهگشا برای توسعه، و عدهای دیگری آن را مشابه برنامههای پیشین و به دور از واقعیت میخوانند. برای بررسی برنامه هفتم توسعه، نیاز است تا نگاهی داشته باشیم به برنامههای پیشین، و شرایط کنونی اقتصاد کشور.
سکانس اول: قبل از انقلاب
اولین برنامه توسعه ایران در سال ۱۳۲۷، بعد از اتمام جنگ جهانی دوم تنظیم شد. دولت در این برنامه هفت ساله (۱۳۳۳-۱۳۲۷) به دنبال تشویق بخش خصوصی برای سرمایهگذاری، صادرات بیشتر، گسترش کشاورزی و بهبود سطح زندگی مردم بود. به دلیل تاثیرات ناشی از جنگ جهانی، کشور با کمبود ارز مواجه بود و ناچار بود برای تامین مالی ۲۱ میلیارد ریالی این برنامه توسعه از بانکهای داخلی و خارجی وام دریافت کند که تقریبا نصف این منابع یعنی ۱۱.۲ میلیارد ریال آن را از بانکهای داخلی و خارجی وام گرفت.
به گزارش زیر نویس ،اما این برنامه تنها دو سال توانست دوام بیاورد. با ملی شدن صنعت نفت ایران در سال ۱۳۲۹، اعمال تحریمها علیه ایران و متوقف شدن ورود درآمد نفتی به کشور، برنامه اول توسعه با شکست مواجه شد.
برنامه دوم توسعه (۱۳۴۱-۱۳۳۴)، علاوه بر طرحهای موجود در برنامه اول، طرحهای دیگری مانند توسعه زیرساختها، جادهها، بنادر و فردوگاهها، سدها و سازمانهای آب، توسعه بهداشت و درمان و توسعه آموزش را در نظر گرفت. ۸۰ درصد مخارج این برنامه از محل درآمدهای نفتی، و مابقی از استقراض از بانکهای خارجی تامین میشد.
سومین برنامه توسعه (۱۳۴۶-۱۳۴۱)، برخلاف دو برنامه قبلی به دوره ۵ ساله کاهش پیدا کرده بود. به این دلیل که پیشبینی و تعیین اهداف در ۵ سال، نسبت به ۷ سال آسانتر و ازتحقق بالاتری برخوردار بود. از اهداف اصلی این برنامه، رسیدن به نرخ رشد اقتصادی ۶ درصدی در سال، ایجاد اشتغال و توزیع عادلانه درآمد بود. از سوی دیگر، برنامه سوم راه را برای بخش خصوصی باز کرده بود. به طوری که برای تشویق سرمایهگذاری بخش خصوصی در بخشهای عمرانی و تولیدی، وامها و تسهیلاتی را ارائه میکرد. در این برنامه بودجه عمرانی از بودجه عمومی جدا شد.
همچنین برنامه سوم توسعه، به طور میانگین ایجاد یک میلیون شغل پیشبینی شده بود که تحقق پیدا نکرد. با این حال، اهداف این برنامه تا حد زیادی تحقق پیدا کرد. برنامه سوم با داشتن اعتبار ۲۳۰ میلیارد ریالی، بر حمایت از تولید داخلی با کاهش واردات تاکید داشت و با توسعه صنایعی مانند ذوب آهن، پتروشیمی و خودروسازی، مسیر صنعتی شدن در ایران را هموارتر میکرد.
برنامه چهارم توسعه (۱۳۵۱-۱۳۴۶)
یکی از اهداف این برنامه، ساخت پالایشگاههای نفتی و تولید و صادرات بیشتر نفت و گاز بود که مشارکت بیشتری هم در این زمینه شکل گرفت. همچنین با توجه به سازماندهی مناسب نظام پولی و مالی کشور در این برنامه و برنامه پیشین، کشور رشد اقتصادی ۱۳.۱ درصدی را تجربه کرد در صورتی که هدف رشد ۹.۴ درصدی بود. دولت با بها دادن به مناطق کشاورزی و صنعتی شهرهای مختلف، به رشد و ارتقا سطح زندگی مردم در آن مناطق دست یافت.
پنجمین برنامه توسعه (۱۳۵۶-۱۳۵۱)
افزایش بهرهوری و عرضه نیروی انسانی، بهبود محیط زیست، توسعه تکنولوژی، توسعه فرهنگ و آموزش و هنر، ارتقا کیفیت زندگی و افزایش درآمد دهکهای مختلف جامعه، گسترش عدالت اجتماعی و اقتصادی و سیاسی، مهار کردن فشارهای تورمی، افزایش سرمایهگذاری خارجی، افزایش تولیدات داخلی از اهداف این برنامه بودند.
میزان نرخ رشد اقتصادی مصوب، ۲۵.۹ درصدی با اینکه محقق نشد اما در سه سال ابتدایی، کشو رشدهای اقتصادی ۱۶.۶، ۱۶.۷ و ۱۸.۶درصدی را تجربه کرد. به دنبال افزایش جهانی قیمت نفت و شوک نفتی سال ۱۹۷۳، درآمدهای نفتی کشور از ۲.۵میلیارد دلار در سال ۵۱، به ۲۱ میلیارد دلار در سال ۵۳ رسید که نشان از ۸ برابر شدن آن داشت. در این زمان، دولت اعتبارات برنامه پنجم را افزایش داد. دولت برای کاهش نرخ تورم، درهای کشور را برای واردات باز گذاشت و تعرفههای پایینی را در نظر گرفت. از سوی دیگر دولت سعی داشت تا قیمتها را با سیاست قیمتگذاری دستوری کنترل کند که همه اینها باعث کاهش تولید داخلی و کاهش نرخ رشد اقتصادی نسبت به برنامه چهارم شد. بیماری هلندی اقتصاد ایران، در این دوره رخ داد.
سکانس دوم: بعد از انقلاب
در سالهای بعد از انقلاب (۵۷ تا ۶۷)، به دلیل جنگ عراق علیه ایران هیچ برنامه توسعهای اجرایی نشد. نهایتا در سال ۶۸، اولین برنامه پنجساله توسعه بعد از انقلاب به مرحله اجرا رسید که مهمترین اهداف آن بازسازی زیرساختها، ارتقای آموزش و تامین نیازهای ضروری بود.
سیاستهای مورد نظر این برنامه، کاهش مخارج دولتی، افزایش ارزش پول ملی، حمایت از تولیدکنندگان داخلی و پرداخت یارانه به آنها جهت جبران کاهش تولید ناشی از جنگ، کاهش نرخ بیکاری، و رسیدن به نرخ رشد اقتصادی ۸.۱ درصدی در سال بود.
برنامه دوم توسعه (۱۳۷۸-۱۳۷۴)
اهداف این برنامه رشد بخش کشاورزی، توسعه صادرات غیرنفتی، افزایش بهرهوری، و تقویت بنیه نظامی کشور بود. رشد اقتصادی پیش بینی شده در این سالها ۵.۱ درصد بوده که این هدف محقق نشد و نهایتا رشد کمتری معادل ۳.۲۶ درصد ایجاد شد. همچنین کسری بودجه و چاپ پول بیشتر، متوسط تورم ۲۵.۶ درصدی رو طی این سالها به اقتصاد تحمیل کرد.
برنامه سوم توسعه (۱۳۸۳-۱۳۷۹)
اصلاح نظام اداری کشور، نظام مالیاتی، نظام ارزی، کاهش دخالتهای دولت در اقتصاد، افزایش بهرهوری، ساماندهی شرکتهای دولتی، کاهش انحصار و ایجاد فضای رقابتی در فعالیتهای اقتصادی، رشد و توسعه سرمایهگذاری خارجی، توسعه عدالت اجتماعی و کاهش نرخ تورم از مهمترین اهداف برنامه سوم بود.
از طرفی طی این برنامه با برطرف سازی محدودیتهای واردات و وجود سرکوب ارزی، واردات شدت گرفت که به تولید داخل ضربه زد. یکی از مشکلات این برنامه، وابستگی بودجه به درآمدهای نفتی بود. خصوصیسازی، یکی دیگر از اصول این برنامه بود.
برنامه چهارم توسعه (۱۳۸۸-۱۳۸۴)
برنامه چهارم در چارچوب سند چشم انداز ۲۰ ساله تنظیم شد. ایجاد زیرساختهای مناسب جهت رشد سریع اقتصادی، رقابتپذیری، حفظ محیط زیست، توسعه بخشهای سلامت، فرهنگی، و امنیت ملی از اهداف این برنامه بود. رشد اقتصادی ۸ درصدی، رشد ۳.۵ درصدی بهرهوری نیروی کار، رشد ۱۰.۷ درصدی صادرات غیرنفتی، کنترل رشد نقدینگی به حدود ۲۰ درصد، کاهش نرخ تورم به ۹.۹ درصد و کاهش ضریب جینی به ۰.۳۸ درصد و کاهش شکاف طبقاتی در جامعه، بهبود شاخص توسعه انسانی به ۰.۸۲ و افزایش امید به زندگی ۷۳ سال، از مهمترین اهداف برنامه چهارم توسعه بودند.
در این برنامه، وجود طرحهایی مثل پرداخت یارانه نقدی، باعث کاهش ضریب جینی به ۰.۳۷ شد که بیشترین کاهش نابرابری در برنامههای توسعه پس از انقلاب میباشد.
برنامه پنجم توسعه (۱۳۹۴-۱۳۹۰)
برنامه پنجم با هدف رشد اقتصادی ۸ درصدی مستمر، توسعه سرمایهگذاری و صادرات، افزایش بهرهوری، بهبود فضای کسب وکار در کشور، ایجاد صندوق توسعه ملی و واریز سالانه حداقل ۲۰ درصد از درآمدهای نفت و گاز به آن، قطع وابستگی هزینههای دولت به درآمدهای نفتی، تحقق سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی، ارتقا شاخص توسعه انسانی، گسترش همکاریها با کشورهای جنوب غربی آسیا در تجارت و سرمایهگذاری، کاهش نرخ بیکاری به ۷ درصد، و کاهش نابرابری تنظیم شد.
برنامه ششم توسعه (۱۴۰۰-۱۳۹۶)
کاهش نابرابری، ارتقای ۲.۸ درصدی بهرهوری عوامل تولید، رشد متوسط سالانه ۲۱.۴ درصدی سرمایهگذاری، رسیدن به نرخ تورم سالانه ۸.۸ درصدی، نرخ بیکاری ۱۰.۲ درصدی، بهبود فضای کسب وکار، تبدیل شدن به قطب تجاری و ترانزیتی منطقه، شفافیت و سلامت نظام مالی کشور از اهداف مهم این برنامه بود.
در سال دوم این برنامه، آمریکا از برجام خارج شد و دور جدید تحریمها علیه ایران اعمال شد که برای ساختار مالی و تجاری اقتصاد ایران نتایج خوبی را به همراه نداشت. رشد اقتصادی در پایان برنامه ششم، به نرخ منفی ۰.۵ درصدی رسید. نرخ تورم نیز به دلیل جهشهای ارزی در این سالها، تحریم و وضعیت نامناسب اقتصادی کشور، به بالای ۳۵.۵ درصد رسید.
برنامه هفتم توسعه (۱۴۰۶-۱۴۰۲)
این برنامه نیز همانند سه برنامه پیشین، به دنبال تحقق نرخ رشد ۸ درصدی، رشد تشکیل سرمایه ناخالص ۲۲.۶ درصدی، رشد اشتغال ۳.۹ درصدی، رشد بهرهوری ۲.۸ درصدی عوامل تولید، دستیابی به نرخ تورم ۹.۵ درصدی در پایان برنامه، متوسط رشد نقدینگی ۲۰.۴ درصدی، متوسط رشد صادرات نفتی ۱۲.۴ درصدی، متوسط رشد صادرات غیر نفتی ۲۲.۶ درصدی، رشد ۱۶.۲ درصدی واردات کالا، متوسط نرخ رشد ۵.۵ درصدی در بخش کشاورزی، متوسط نرخ رشد ۱۳.۳ درصدی در بخش نفت، رشد ۱۱.۸ درصدی در بخش معدن، ۸.۵ درصدی در صنعت میباشد.
منبع :اقتصاد آنلاین