جریان نفاق همواره یکی از اصلیترین چالشهای جامعه اسلامی از صدر اسلام تاکنون بوده است. طراحان این تفکر منفور سعی دارند با امتزاج حق و باطل، پنهانکاری و ارائه یک ظاهر فریبنده جامعه درمسیر حکمرانی تغییر ایجاد کنند و با نفوذ در ساختارهای قدرت، ضمن ممانعت از اجرای ارزشهای اسلامی، مجری تحقق اهداف معاندان شوند.
سازمان مجاهدین خلق یکی از همین جریانهای نفاق است که فعالیتهای گسترده و متمرکزی را علیه جمهوری اسلامی ایران سازماندهی و صدمات متعددی را به ملت ایران وارد کرد. این سازمان در سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی با ظاهر خلقدوستی توانست بدنه اجتماعی مناسبی را برای خود دست و پا کرده و با اتکا بر آن به عرصه قدرت تکیه زده و اهداف شوم استکباری خود را پیاده کند تا اینکه اقدامات مزورانه این سازمان باعث مواجهه امام خمینی (ره) با آنها شد و این هوشمندی کمک شایانی کرد تا نقاب از چهره اعضای این سازمان افتاده و نیت واقعی و شوم آنها عیان شود. سلسله این اتفاقات باعث شد تا بدنه اجتماعی سازمان منافقین بهشدت دچار ریزش شده و مردم این سازمان و اعضای آن را که خواب حکومت میدیدند، طرد کنند. این رویدادها باعث شد تا آنها از ملت کینه عمیقی به دل بگیرند و طی این سالها با ایجاد اغتشاش و کارشکنی علیه جمهوری اسلامی با دشمنان قسمخورده مردم ایران همپیمان شده و از آنها سهمخواهی کنند.
گروهک تروریستی منافقین در چهار دهه گذشته فهرستی از جنایت، ترور و خیانت را علیه مردم ایران مرتکب شده است. این فرقه التقاطی و اپورتونیستی گرچه با ادعای مبارزه با استعمار بینالمللی و مبارزه با نظام ستمشاهی تحتتاثیر دستورات اسلامی بنیان گذاشته شده است، اما از همان روزهای پیدایی دچار انحراف در ساختار، تشکیلات و ایدئولوژی زیستی گردیده و فرجام آن جایی رسید که تبدیل به عمله ظلم شدند و مزدوری برای بیگانگان تنها عامل بقای آنها در عرصه بود.
تغییر ایدئولوژی سازمان
سازمان مجاهدین که در بدو تاسیس، اسلام را بهعنوان گفتمان اصلی خود معرفی کرده بود و به این ترتیب توانست اعتماد جریانهایمختلف جامعه بهویژه طیف مذهبی را جلب کند، اما طولی نکشید که تغییر ایدئولوژی سازمان اعلام و آنها خودشان را مارکسیست اعلام کردند؛ اتفاقی که باعث تغییر موضع خیل عظیمی از حامیان آنها شد و بسیاری از افراد خط خود را از اعضای سازمان منفور منافقین جدا کردند. سازمان تروریستی مجاهدین خلق که با یک ذهنیت اتوپیایی و ترسیم افق عادلانه، قدم در میدان مبارزه گذاشته بود بهدلایل مختلف ازجمله عدمبهرهمندی از مرجعیت اسلامی و غفلت از پیگیری مطالبات مردمی دچار انحراف شد و این التقاط بیش از همه مورد توجه بنیانگذار انقلاب اسلامی قرار گرفت و ایشان نسبت به فعالیت این سازمان هشدار دادند و فعالیت مبارزاتی اعضای سازمان علیه رژیم پهلوی را هرگز تایید نکردند. پیشبینیای که به مرور زمان رنگ واقعیت گرفت چرا که بعدها اسنادی مبنی بر همکاری مسعود رجوی سرکرده منافقین با ساواک منتشر و برای همگان محرز شد که اقدامات سازمان منافقین هرگز مردمی و به جهت اصلاح حکومت نبود بلکه آنها خواستار حضور در راس حاکمیت و اشاعه تفکرات التقاطی خود بودند؛ توطئهای که توسط امام خمینی (ره) خنثی شد.
اوج بیشرمی
سازمان منافقین، خرداد۱۳۶۰ بهطور رسمی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران که برگزیده اکثریت ملت ایران بود، اعلان جنگ مسلحانه کرد و فعالیتهای تروریستی آنها از تیرماه آغاز شد و عملیاتهای تروریستی هفتم تیر و هشتم شهریور ازجمله آنهاست که طی آن جمعی از بزرگان انقلاب اسلامی به شهادت رسیده و دشمنی آشکار اعضای سازمان منافقین با مردم و منتخبان آنها اعلام شد. نکته حائزاهمیت دیگر این است که همه این اقدامات تروریستی درشرایطی انجام شد که کشور درگیر یک جنگ تمامعیار با متجاوز خارجی بود و مجاهدین خلق در ایام جنگ تحمیلی در جبهه دشمن بعثی قرار گرفتند و رسما روی مردم اسلحه کشیدند. اوج این اقدام بیشرمانه در عملیات موسوم به فروغ جاویدان رخ داد. این سازمان مخوف تروریستی از همان سالها خود را رسما بهعنوان بارزترین مخالف جمهوری اسلامی مطرح کرد و طی این مدت کوشیده است با اتخاذ شیوههای گوناگون علیه نظام فعالیت کند تا اینکه به مرور زمان تبدیل به پادوی آمریکا و اسرائیل شد تا مجری اهداف ایذایی و ضدایرانی آنها باشد، اما شواهد حکایت از این دارد که سازمان منافقین حتی برای اربابان بینالملل هم منفور است و آوارگی متعدد از کمپها حکایت از این واقعیت دارد. حالا مدتهاست که ماهیت تروریستی سازمان مجاهدین خلق برای دولتهای مختلف عیان شده و آنها حاضر نیستند درخصوص پناه دادن به این آوارگان بیوطن هزینه مادی و معنوی بپردازند.
اخراج اعضای سازمان منافقین از عراق، فرانسه و آلبانی گویای اوضاع وخیم سازمان منافقین رو به انحطاط است؛ مرداد سالجاری بود که منابع امنیتی اعلام کردند مقامات قضایی آلبانی در ماجرای پاکسازی مقر گروهک مجاهدین خلق در تیرانا به مستنداتی دست یافتهاند که تروریستی بودن فعالیت این گروهک را اثبات و توافق آنها درخصوص پناه دادن به آنها را نقض میکند. درهمین راستا مقامات کشور آلبانی با صدور دستوری ورود مریم رجوی، سرکرده باند تروریستی مجاهدین خلق را به این کشور ممنوع کرد؛ حکمی که باعث شد موضوع محاکمه و استرداد اعضای ارشد سازمان منافقین که پیشتر ازسوی دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران مطرح شده بود سرعت گرفته واین افراد مطابق قوانین و مقررات بینالمللی دراختیار دولت جمهوری اسلامی ایران قرارگیرند تا درخصوص جنایات صورت گرفته ازسوی اعضای گروهک تروریستی منافقین که پرونده آنها درکشورهای مختلف اروپایی تشکیل شده، تعیین تکلیف شود.
انتشار کیفرخواست
دادگاه کیفری یک استان تهران مرداد سالجاری با انتشار یک آگهی عمومی در روزنامههای کثیرالانتشار از اعضای متواری سازمان مجاهدین خلق معروف به منافقین خواست وکیل قانونی خود را به این دادگاه معرفی کنند تا در فرآیند رسیدگی به پروندهای که برای آنها تشکیل شده از آنها دفاع کنند و در غیر این صورت مطابق قانون، تصمیم مقتضی درخصوص آنها اتخاذ خواهد شد. در میان متهمان این پرونده که مجموعا ۱۰۴نفر هستند، اسامی مسعود رجوی، مریم قجرعضدانلو (معروف به مریم رجوی) و مهدی ابریشمچی به چشم میخورد. بنا براعلام مسعود ستایشی، سخنگوی قوه قضاییه، امروز۲۱آذرماه دادگاه رسیدگی به اتهامات اعضای اصلی کادر رهبری و سرکردگان گروهک تروریستی بهصورت علنی برگزار میشود تا به این ترتیب از ظرفیتهای قانونی برای بازگرداندن این افراد استفاده شود، زیرا طبق قواعد بینالملل، پلیس اینترپل تنها از طریق تشکیل پرونده قضایی و محاکمه متهمان، امکان همکاری با کشورها را دارد و این محکمه میتواند گام مؤثری در استرداد اعضای اصلی سازمان و رسیدگی به خیانت و جنایت آنها باشد. هرچند که برپایی این دادگاه باید زودتر از اینها انجام میشد و دشمنان قسمخورده ملت ایران به سزای اعمالشان میرسیدند، اما این اقدام دیرهنگام نیز شایان تقدیر است چرا که شرایطی را فراهم میآورد تا کشورهای میزبان متوجه خطای راهبردی خود در پناه دادن به این تروریستها شوند و از پذیرش آنها صرفنظر کرده و اعضا را تسلیم قانون کنند.
منبع: روزنامه جام جم