خوانیتا، خواهر فیدل کاسترو در سال ۱۹۶۴ پس از اعلام اینکه برادرش کوبا را به «زندانی بزرگ احاطه شده با آب» تبدیل کرده است، این کشور را به مقصد فلوریدا ترک کرد. او دههها برای سقوط برادرانش فیدل و رائول مبارزه کرد و حتی با نام مستعار دونا با CIA همکاری کرد تا آنها را سرنگون […]
خوانیتا، خواهر فیدل کاسترو در سال ۱۹۶۴ پس از اعلام اینکه برادرش کوبا را به «زندانی بزرگ احاطه شده با آب» تبدیل کرده است، این کشور را به مقصد فلوریدا ترک کرد. او دههها برای سقوط برادرانش فیدل و رائول مبارزه کرد و حتی با نام مستعار دونا با CIA همکاری کرد تا آنها را سرنگون کند. علیرغم مأموریت او برای سرنگونی فیدل، در نوامبر ۲۰۱۶ از مرگ برادرش ابراز تأسف کرد، اما تأکید کرد که هرگز به کوبا بازنخواهد گشت.
ماریا آنتونیتا کلینز، روزنامهنگار و همکار نویسنده خاطرات خوانیتا، درگذشت او را در روز دوشنبه تأیید کرد. او گفت: «امروز خوانیتا کاسترو در مسیر مرگ گام برداشت، یک زن استثنایی، یک مبارز خستگی ناپذیر برای کوبای محبوب خود.»
گفته میشود خوانیتا بر اثر علل طبیعی در بیمارستانی در شهر محل اقامتش درگذشته است. کلینز گفت مراسم تدفین او خصوصی خواهد بود.
خواهر فیدل کاسترو پس از چندین ماه اقامت در مکزیک، به آمریکا مهاجرت کرد. او در سال ۱۹۸۴ تابعیت آمریکا را کسب کرد و داروخانهای در میامی افتتاح نمود که برای سالیان سال در آنجا کار کرد تا اینکه در سال ۲۰۰۶ آن را فروخت.
خوانیتا برای دههها علیه نظام کوبا و برادرانش فیدل و رائول کاسترو با CIA همکاری کرد. او در خاطراتش با عنوان «فیدل و رائول، برادران من: تاریخ محرمانه» ادعا کرد که در تبعید بیش از دیگران رنج برده است.
او نوشت: «بیتردید، من بیش از بقیه پناهندگان رنج بردهام زیرا در هیچکجای تنگه فلوریدا آرامش نداشتم و کمتر کسی پارادوکس زندگی من را درک میکند. برای کسانی که در کوبا هستند، من یک خائن هستم چون آنجا را ترک کردم و رژیم موجود را محکوم نمودم. برای بسیاری در میامی، من شخصیتی غیرقابل قبول هستم زیرا خواهر فیدل و رائول هستم.»
خوانیتا یکی از چهار خواهر فیدل کاسترو بود و در اواخر دهه ۱۹۵۰ از تلاش برادرش برای سرنگونی رئیسجمهور وقت، فولخنسیو باتیستا، حمایت میکرد. او با خرید سلاح نقش فعالی در انقلاب کوبا ایفا کرد و با جنبشی همکاری کرد که بعداً به حزب سیاسی ای به رهبری برادرش تبدیل شد.
فروش مزرعه خانوادگی توسط فیدل و رائول و نفوذ کمونیستهای کوبایی در دولت، باعث ایجاد شکاف و درگیری میان خوانیتا و برادرانش شد. این اختلاف هیچگاه حل نشد و رابطه آنها تا لحظه مرگ تیره و تار باقی ماند.
روزیاتو