در این نوشتار، هدف ما نه جانبداری از فیلترینگ و فیلتر شکن است و نه مخالفت؛ بلکه واقعیت را بیان خواهیم کرد و پس از تحلیل آن، برداشت آزاد را به مخاطب و خواننده محترم واگذار میکنیم.
زیرنویس، گروه جامعه: این روزها، فیلترینگ و فیلتر شکن دو واژه پرتکرار و پرکاربرد ما ایرانیها است. آنچه که مخاطب از این دو کلمه دریافت میکند ممکن است محدودیت و فرار از آن محدودیت است. در این نوشتار، هدف ما نه جانبداری از فیلترینگ است و نه مخالفت؛ بلکه واقعیت را بیان خواهیم کرد و پس از تحلیل آن، برداشت آزاد را به مخاطب و خواننده محترم واگذار میکنیم.
برای همه ما روشن است که از دسترس خارجکردن فضای مجازی شامل: بستن آن، پایین آوردن سرعت، کنترلکردن، بارگذاری معیوب، اختلال و نوسانات و هر اقدامی که عملکرد آن را صفر میکند و بودن یا نبودنش فرقی ندارد، در دنیای امروز امری معقول به نظر نمیرسد؛ اما نکتهای که شاید در خور توجه باشد این است که شاید منفعتی در نگاه تصمیمگیران بوده که در اجرای آن اصرار و مداومت دارند.
بررسی دلایل اجرای فیلترینگ
بنابراین، میتوانیم دلایل اجرای فیلترینگ را بررسی کنیم تا ببینیم آیا به نتایجی مشابه تصمیمگیرندگان میرسیم یا خیر.
دلیل اول:
تصمیمگیرندگان نگران مسائل یا مطالب ناهنجاری هستند که برخی تریبونها و رسانهها ارائه میدهند، بنابراین، نباید موجب تغییر هویت جامعه شوند و باید مدیریت شود.
اما در واقعیت چه اتفاقی میافتد: همین مخاطب عام، عدهای با هزینه و بهکارگیری از ابزارهای مختلف و برخی هم به شرکت در جلسات و نشستهای فرهنگی و اجتماعی، متفاوت با فرهنگِ جامعه اقدام کرده و مسیر خود را میروند.
دلیل دوم:
تصمیمگیرندگان تشخیص میدهند که مطالب یا اطلاعاتی در دنیای مجازی وجود دارد که جامعهی عام یا توده مردم صلاحیت خواندن آن را ندارند.
اما نکته جالب این است که شبکههای ماهوارهای، سکوها، تحلیلهای سطحی و… با کمترین وقت و هزینه بهوفور در دسترس مخاطب عام قرار داشته و ذائقه آنها را تغییر خواهد داد. در عین اینکه متولیان امر یا کمکاری دارند یا مماشات و یا سکوت را ترجیح میدهند.
دلیل سوم:
تصمیمگیرندگان معتقدند که استفاده مطالب یا دادههای این رسانهها؛ نباید برای کاربران عام رایگان باشد. اگر این طور باشد باز هم نیاز به این همه صغری و کبری چیدنها نیست و مثل دیگر خدمات اجتماعی و ارتباطی که مردم هزینه میدهند این مورد هم مصوب شده و در قبوضشان درج گردد تا لااقل زندگی اجتماعی مردم با دغدغه کمتری ادامه یابد.
دلیل چهارم
ممکن است دولت درصدد ایجاد اشتغال برای افراد باشد و این یک راه جدید برای عدهای است که باید با آن پول در بیاورند.
در همین راستا، افرادی هستند که نیازمندی و اقبال عمومی را شناسایی میکنند و بعد از غیرفعالکردن همان خدمات با سوءاستفاده یا رابطههایی که ایجاد کردهاند، در قبال وجه، ارائه مطلوب آن را انحصاری به عهده میگیرند.
در این میان برای مردم جامعه چه اتفاقی میافتد؟ از سویی، شرکتهایی که مثل قارچ سبز میشوند، در داخل کشور ثبت و مجوز میگیرند، سرمایههای ریالی را جذب کرده و دلاری ذخیره میکنند و حتی گاهی (قانونی یا غیرقانونی) از مالیات هم طفره میروند با آنکه درآمد روزانه آنچنانی دارند.
از سوی دیگر، مجامع علمی – پژوهشی و دانشگاهی، تجارت جهانی و بانکی، المپیادهای ورزشی و علمی، مراودات اجتماعی و… نیازمند به دسترسی در فضای مجازی، آن هم آسان، کمهزینه و پر سرعت هستند تا قدرت و فرصت رقابت با مجامع بینالمللی فراهم شود. رقابتی که تأمینکننده رفاه و عدالت اجتماعی هم میشود. اما سکوها و ابزارهای جایگزین برای محدودیتی که ایجاد میشود وجود ندارد. در نتیجه جامعه در رکودی خودخواسته فرومیرود. طرحی رونمایی شده، جیبهایی پر و خالی میشوند ولیکن معضلات و مشکلات حلنشدهاش به مصرفکننده حواله میگردد.
و سؤالهایی که درباره فیلترینگ و فیلتر شکن به ذهن میماند که پاسخی نمییابد:
۱. چگونه است وبگاههای غیرقانونی باید محدود شوند؛ اما شرکتهایی ارتباطدهنده به همانها مشکلی ندارند و به کار ادامه میدهند؟
۲. آیا هزینهای که این شرکتها از مردم دریافت میکنند؛ پایش، نظارت و پیگیری میشود؟
۳. چرا مردم باید بهجای شرکتهای حقیقی یا حقوقی که منابع اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را گرو گرفتهاند محروم شوند؟
۴. محدودیت فضای مجازی منفعت و سود چه کسانی را تأمین میکند؟
- نویسنده : گروه اجتماعی زیرنویس
- منبع خبر : زیرنویس نیوز