اگر تنها بیست درصد از افراد مرگ مغزی شده اهدای عضو شوند دیگر صف انتظاری وجود نخواهد داشت، ولی این رقم به هزار هم نمیرسد.
زیرنویس، گروه جامعه: نوعدوستی و دگرخواهی از جمله مفاهیم اخلاقیِ پر طرفداری است که در طول تاریخ آغاز کننده حرکتها و جنبشهای زیادی بوده است. اهدای عضو و نجات جان انسانِ دیگر میتواند یکی از مظاهر این نوعدوستی باشد که روز سی یک اردیبهشت مجالی است تا به این مقوله نگاه عمیقتری داشته باشیم.
سالانه حدود ۲۵۰۰۰ نفر در صف دریافت عضو هستند و این در حالی است که در کشور ۸۵۰۰ مرگ مغزی اتفاق میافتد. با یک حساب سرانگشتی میشود فهمید، اگر تنها بیست درصد از افراد مرگ مغزی شده اهدای عضو شوند دیگر صف انتظاری وجود نخواهد داشت، ولی این رقم به هزار هم نمیرسد.
اشکال کار کجاست؟
- باورهای غلط پیرامون این موضوع آنقدر پررنگ هستند که مانع ایجاد کردهاند؟
- اطلاعرسانی بهاندازه کافی صورت نگرفته است؟
- کارد درمان این اطمینان را در مخاطب خود ایجاد نکرده است که مرگ اتفاق افتاده است؟
- بیمهها پوشش کافی برای هزینههای بیمارستانی این گونه جراحیها ایجاد نکردهاند؟
- بیمارستان دهنده و گیرنده با هم هماهنگ نیستند؟
- قانون از خانواده اهداکننده بهاندازه کافی حمایت نمیکند؟
- ما بهاندازه کافی برای هم مهربان نیستیم؟
به گزارش زیرنویس، نگاه به آمارهای و بررسیهای انجام شده ممکن است موارد بیشتری را به این فهرست بیفزاید که برای دستیابی به نقطهی مطلوب باید در همهٔ بخشها کارشناسانه وارد شد.
با مرگِ مغزی، بحران بزرگی در خانواده فرد ایجاد میشود که همین مسئله تصمیمگیری را مشکل میکند. امیدوار بودن به برگشت فرد به زندگی باعث تعلل در این کار و در نتیجه ازدسترفتن زمان میشود که حضور یک تیم کارشناسی متشکل از پزشک متخصص و رواندرمانگر میتواند به خانواده در تصمیمگیری کمک کند و در ادامه نیز از بار فشار روانی مرگ عزیز بکاهد.
*هنگامی که مرگ آغوش خود را میگشاید برجاگذاشتن عضوی از بدن یادگاری از بودن ما و عزیزانمان در زمین خواهد بود شاید ورقی از این دفتر به خوشی رقم بخورد و لبخندی بر لبی بنشاند.
- نویسنده : گروه جامعه زیرنویس
- منبع خبر : زیرنویس