به گزارش تابناک، بر اساس این حدیث ، زندان های سخت امام هفتم تاوان اشتباه شیعه بود،ابتدا درباره متن حدیث بحث و تامل کنیم، ابتدا لازم است فضای صدور این حدیث را بشناسیم: چرا این سخن را تنها از امام کاظم صادر شده و از امامان دیگری نداریم. نظر بنده این است که در احادیث شیعه […]
به گزارش تابناک، بر اساس این حدیث ، زندان های سخت امام هفتم تاوان اشتباه شیعه بود،ابتدا درباره متن حدیث بحث و تامل کنیم، ابتدا لازم است فضای صدور این حدیث را بشناسیم:
چرا این سخن را تنها از امام کاظم صادر شده و از امامان دیگری نداریم. نظر بنده این است که در احادیث شیعه بین امامان، مدیریت چندجانبه امام کاظم بیشتر به چشم میاد
امام کاظم در اواخر خلافت منصور عباسی در شرایط خفقان حکومتی به امامت رسیدند؛ و بعد از منصور، دوره سه خلیفه عباسی یعنی مهدی، هادی و هارون بودند. امام کاظم در دوره مهدی تا هارون با چند اقدام توانست بر حکومت عباسی نفوذ کند و مسلط شود.
قدم اول: خارج سازی اصحاب از تسلط حکومت بر آنها:
صفوان بن مهران، زیاد بن ابی سلمه
صفوان از اصحاب امام کاظم بود و شغل کرایه دادن شتر در مسیر حج بود. امام به صفوان امر کرد که به خلیفه و دربار شتر کرایه ندهد که صفوان با قبول امر امام، تمام شترها را میفروشد و شغل را کنار میگذارد به هارون خبر میدهند که صفوان بخاطر مولایش این کار را کرده، صفوان را احضار میکند و صفوان ناتوانی خود را بهانه میکند و از انتقام هارون نجات مییابد
قدم دوم: امر امام به اصحاب بر تقیه و عدم همکاری با حکومت
محمد بن ابی عمیر از اصحاب امام کاظم بخاطر ارتباط فراوان با شیعیان
گزینه خوبی برای هارون بود تا بتواند از طریق او، آمار و مخفیگاه شیعیان شناسایی کند، ابتدا به او وعده قصاوت داد که ابن ابی عمیر نمیپذیرد و بعد به دستور هارون شکنجه میشود
قدم سوم: نفوذ اصحاب مخفی در دربار و سیستم حکومت
امام کاظم در بخش مدیریت، اقتصادی، امنیتی و نظامی، اصحاب مخفی
ارسال میکند و اصحاب موفق میشوند در بخشهای مختلف حکومت نفوذ کنند و یا افراد صاحب منصب را جذب خود کند:
- وزارت: علی بن یقطین، محمد بن اشعث، یعقوب بن داود، احمد بزیع
– نظامی: ابوبجیر اسدی
– قضاوت: شریک بن عبدالله
-خزانه دار: عبدالله بن سنان
-استانداران خراسان و ری
قدم چهارم: پشتیانی مالی و از بین بردن فقر در مدینه
امام به پشتوانه تشکیلات وکالت و نفوذ در خزانه داری، توانست فقر را از مدینه رفع کند و کمکهای مالی امام در کتب تاریخی اهل سنت بسیار آمده و به همین خاطر لقب باب الحوائج به امام میگفتند
قدم پنجم: گسترش شبکه وکالت و پشتیبانی مالی و امنیتی
امام کاظم، سیستم تشکیلاتی وکالت را بسیار گسترده کرد که تمام شیعیان در عصر امام زیر نظر باشند و پشتیبانی مالی میشدند و در صورت برخورد حکومت، با نفوذ اصحاب مخفی، آزاد میشدند.
پول و ثروت هنگفی که از خزانه حکومنت آمده چنان بود که بعد از شهادت امام کاظم، متاسفانه بعضی هایشان طمع کردند و امامت امام رضا را نپذیرفتند و فرقه واقفیه راه انداختند، مانند: علی بن حمزه بطائنی، زیاد بن مروان و عثمان رواسی
سران وکالت: مفضل بن عمر، عبدالرحمن حجاج، عبدالله جندب، ابراهیم سلام، یونس بن یعقوب، منصور بزرج
قدم ششم: امر به نشر و پخش احادیث اصحاب امام صادق(ع) بعد از شهادت امام صادق، بعصی از اصحاب دارای کتاب به امر امام کاظم، با برگزاری مجلس درس در کوفه، مدینه و بغداد، مصر، قم، نیشابور، بخارا، اهواز، کابل و ری توانستند احادیث شیعه را نشر بدهند.
قدم هفتم: عدم تایید شورشهای زیدی و شیعه
در دوره امامت امام کاظم، چند شورش بر علیه حکومت عباسی رخ میدهد و امام هیچ حمایت و تاییدی نمیکند، مانند قیام شهید فخ، قیام یحیی بن عبدالله و حکومت ادریسیان در مراکش
گزارشی داریم که یحیی بن عبدالله امام زیدیان با ارسال نامه به امام از عدم همکاری و پشتیبانی امام گلایه میکند.
قدم هشتم: امر امام به اصحاب کلامی مبنی بر سکوت
بعضی از اصحاب و شیعیان مانند هشام بن حکم مجلس درس کلامی داشتند و هارون عباسی با دعوت از آنها در دربار از آنها خواست که مناظرهها برگزار شود، امام کاظم بعد از مدتی به هشام نامه نوشت که کنار بکشد و تقیه کند و هشدار دادند که در صورت ادامه، خون امام بر گردن اوست! ولی هشام به دلایلی در مناظرهها شرکت کرد. سه خلیفه مخصوصا هارون با دریافت گزارشها و مدیریت پیچیده امام، نتوانست کاری انجام دهد و عملا منفعل شده بود تا جایی وقتی هارون از امام محدوده فدک پرسید امام صراحتا فرمود: محدوده فدک ما از عدن، سمرقند، آفریقا، ارمنیه و خزر است!
بعضی از اصحاب امام هم با شگفتی از مدیریت امام به امام لقب «قائم آل محمد» دادند و تصور میکردند همین امامی است که قیام خواهد کرد.
یونس عبدالرحمن از امام کاظم میپرسد که آیا شما قائم هستید؟ امام فرمود: من قائم به حق هستم ولی آن قائمی که زمین را از وجود دشمنان پاک خواهد کرد و عدالت را برقرار خواهد کرد، پنجمین از نسل من است.
عاقبت هارون عباسی از سر ناتوانی و عدم تسلط بر شیعیان، چارهای جز زندانی کردن امام کاظم نداشت و به حرم پیامبر رفت و خطاب به قبر پیامبر گفت:ای پیامبر، چارهای جز دستگیری موسی بن جعفر ندارم! امام را به مدت چهارسال زندانی کرد و در آخر دستور به شهادت امام کاظم(ع) داد/مجتبی