چرخه باطل مدیریت در ورزش ایران نشان میدهد که نمیتوان به سازندگی و توسعه چندان امیدی داشت و با انتخابهای نابهجا ورزش همچنان در بی راهه به مسیر خود ادامه میدهد. به گزارش سرویس ورزشی تابناک، جدیدترین تصمیمی که در ورزش ایران اتخاذ شده است، استفاده احمد دنیامالی از مناف هاشمی در وزارت ورزش و […]
چرخه باطل مدیریت در ورزش ایران نشان میدهد که نمیتوان به سازندگی و توسعه چندان امیدی داشت و با انتخابهای نابهجا ورزش همچنان در بی راهه به مسیر خود ادامه میدهد.
به گزارش سرویس ورزشی تابناک، جدیدترین تصمیمی که در ورزش ایران اتخاذ شده است، استفاده احمد دنیامالی از مناف هاشمی در وزارت ورزش و جوانان است. وزیر ورزش قصد دارد که دبیرکل کمیته ملی المپیک را به عنوان معاون توسعه مدیریت و منابع مالی خود معرفی کند.
مناف هاشمی در حال حاضر دبیرکل کمیته ملی المپیک است. با این حال خبر آمده است که جلسه هیئت اجرایی کمیته ملی المپیک به ریاست محمود خسرویوفا و با حضور اعضای آن برگزار شده و تصمیم گرفتهاند که هاشمی پس از رسیدن به پست معاونت وزارتخانه نیز به عنوان سرپرست دبیرکلی به فعالیت خود ادامه دهد. آن هم در شرایطی که احمد دنیامالی از زمان تصدی وزارت ورزش و جوانان، در صحبتهایش نشان داده که چندان از عملکرد مدیران کمیته ملی المپیک رضایت ندارد و این عدم رضایت را با انتقاد از عملکرد ورزش ایران در دورههای پیشین بازیهای آسیایی و المپیک نشان داده است.
حالا ممکن است دنیامالی روی انتقادهایش چندان به مناف هاشمی نباشد. او دبیرکل کمیته ملی المپیک را استثنا کرده است و حالا میخواهد از توانمندیاش در وزارت ورزش و جوانان بهره ببرد. با این حال سؤال این است که چرا در کمیته ملی المپیک تصمیمگیری عجیبی صورت گرفته؟ یک فرد چقدر توانایی دارد که بتواند همزمان در دو سمت مهم و تأثیرگذار، حضور داشته باشد؟ معاونت یک وزارتخانه آن هم در بخش توسعه مدیریت و منابع مالی، با حضور تمام وقت و فعالیت روزانه هم کاری نفسگیر و سنگین است، حالا چگونه میتوان در کنار این سمت مهم، دبیرکلی کمیته ملی المپیک را هم ادامه داد؟ سمتی که خود به اندازه نقش یک وزیر برای ورزش مهم و حیاتی است و به نوعی نفر اول اجرایی ورزش کشور محسوب میشود.
مناف هاشمی که پیش از این و در زمان وزارت مسعود سلطانیفر هم معاون مالی و پشتیبانی وزیر ورزش و جوانان بود، با شوق خدمت سمتهای مهم دیگری همچون معاون برنامهریزی، توسعه شهری و امور شورا شهرداری تهران، معاون حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران، مدیرعامل سازمان حمل و نقل و ترافیک تهران و شهردار تنکابن را در کارنامه دارد. او مدتی هم استاندار گلستان بود که در زمان مدیریتش در این استان، سیل وحشتناک گلستان رقم خورد که هاشمی در سفر خارجی بود و پس از بازگشت، برکنار شد.
صحبت اینجاست که هاشمی چگونه با سمتهای مرتبط و غیر مرتبط در تمام این سالها، حالا میخواهد دو سمت مهم در ورزش کشور را به عهدهدار شود؟ این تصمیمات ورزش کشور را در دام عجیبی میاندازد تا همچنان در مسیر بی راهه، پیش برود. ورزشی که انگار با «قحط المدیر» مواجه است. جابهجایی نفرات در وزارت ورزش، کمیته ملی المپیک و پارالمپیک تبدیل به یک چرخه منظم شده است و فرصت جدیدی به مدیری که توانمندی و صلابت داشته باشد، داده نمیشود.
جابهجایی همین سالیان اخیر نشان میدهد که مناف هاشمی زمانی معاون وزیر ورزش و جوانان بوده و پس از یک دوره مدیریت در شهرداری و استانداری، به کمیته ملی المپیک میرود و دوباره قرار است معاون وزیر ورزش و جوانان شود. محمود خسرویوفا از ریاست کمیته ملی پارالمپیک با حجمی از نارضایتی ورزشکارانش به ریاست کمیته ملی المپیک میرسد. محمد پولادگر از معاونی وزیر ورزش به نایب رئیسی کمیته پارالمپیک نقل مکان میکند و مریم کاظمیپور که معاون توسعه ورزش زنان وزارت ورزش و جوانان بود، نایب رئیسی زنان پارالمپیک را به عهده میگیرد. البته کاظمیپور با حفظ سمت رئیس آکادمی ملی پارالمپیک هم میشود تا نشان دهد که توانمندی داشتن چند سمت، در او نیز دیده میشود!
هم اکنون محمدشروین اسبقیان علاوه بر معاونت توسعه ورزش قهرمانی وزارت ورزش و جوانان، عضو هیئت اجرایی کمیته ملی پارالمپیک است و فریبا محمدیان که مدتی در دوران سلطانیفر معاون زنان وزیر ورزش و جوانان بود، بازنشسته شد و به نایب رئیسی فدراسیون والیبال رسید، بار دیگر معاون وزیر ورزش و جوانان میشود. مسلماً نفرات دیگری هم در سطوح مدیریتی مختلف هستند که چند سمت مهم را همزمان در دست دارند تا هم شوق خدمت را نشان دهند و هم کشور از مدیریت ارزنده آنها بیبهره نماند!
با این حال، دغدغه مهم اینجاست که مسعود پزشکیان، رئیس دولت چهاردهم چه در روزهای کاندیداتوری و چه در روزهایی که تصدی دولت را به دست گرفت، بارها درباره استفاده از جوانان صحبت کرد. او حتی همین چند روز پیش گفته بود «حل مشکلات با وجود جوانان باانگیزه امکانپذیر است» اما حالا که در ورزش اینچنین نیست. نه وزیر ورزش و جوانان، به لحاظ سنی جوان است و نه معاونانی که او انتخاب میکند. با بازگشت به صحبتهای پزشکیان نیز انگار نباید به حل مشکلات با مدیران بازنشسته و پابه سن گذاشته امیدی داشت.