با تضعیف توان بازدارندگی ایران، تهران ممکن است شروع به بازنگری در استراتژی منطقهای خود کند و در نهایت به این نتیجه برسد که بهترین گزینه احتمالاً دنبال کردن سلاحهای هستهای به عنوان یک عامل بازدارنده است. به گزارش سرویس بین الملل تابناک، سایت تحلیلی «نیو عرب» در مقالهای نوشت: ائتلافی از گروههای شورشی سوری […]
با تضعیف توان بازدارندگی ایران، تهران ممکن است شروع به بازنگری در استراتژی منطقهای خود کند و در نهایت به این نتیجه برسد که بهترین گزینه احتمالاً دنبال کردن سلاحهای هستهای به عنوان یک عامل بازدارنده است.
به گزارش سرویس بین الملل تابناک، سایت تحلیلی «نیو عرب» در مقالهای نوشت: ائتلافی از گروههای شورشی سوری به رهبری جبهه تحریر الشام یک حمله ۱۲ روزه بیسابقه را آغاز کردند که در ۸ دسامبر به حکومت ۲۴ ساله بشار اسد در سوریه پایان داد. عملیات «بازدارندگی از تجاوز» که در ۲۷ نوامبر آغاز شد، به سرعت بخشهای قابل توجهی از شمال و جنوب سوریه را تصرف کرد و با مقاومت کم یا بدون مقاومت ارتش سوریه مواجه شد.
شورشیان کنترل بزرگراههای استراتژیک، داراییهای نظامی و شهرهای کلیدی مانند حلب، حماه، درعا و حمص را به دست گرفتند و در نهایت به پایتخت دمشق رسیدند و در آنجا پایان حکومت اسد را در نقطه عطفی تاریخی برای سوریه اعلام کردند.
معکوس کردن نفوذ ایران
سقوط اسد به دنبال ۱۳ سال درگیری است که در سال ۲۰۱۱ آغاز شد. این اعتراضات به سرعت به یک جنگ داخلی و بعداً به یک درگیری چند جانبه تبدیل شد که شامل بسیاری از بازیگران دولتی و غیردولتی بود. تا سال ۲۰۲۰ اسد با حمایت روسیه، ایران و متحدانش مانند حزب الله کنترل بیشتر سوریه را به دست گرفت، اگرچه برخی مناطق مانند ادلب خارج از کنترل حکومت باقی ماندند.
سقوط سوریه اسد، جبهه محور مقاومت را وارد یک محدودیت خواهد کرد. این بدان معنا نیست که جبهه مقاومت فی نفسه از بین خواهد رفت، بلکه ایران را مجبور میکند تا گزینههای خود در منطقه را به شدت مورد محاسبه قرار دهد
جنگ به مدت بیش از چهار سال تا حد زیادی یخ زده باقی ماند تا اینکه توسط حملهای به رهبری جبهه تحریر الشام که به حکومت ۵۳ ساله خاندان اسد پایان داد، دوباره شعله ور شد. سرنگونی اسد نه تنها سوریه، بلکه کل خاورمیانه را تغییر میدهد و ضربه به قدرت ایران در منطقه وارد میکند که تهران از طریق محور مقاومت شامل سوریه اسد، حزب الله لبنان، حشدالشعبی در عراق و حوثی ها، حماس و دیگر گروههای فلسطینی برای مقابله با نفوذ آمریکا و اسرائیل در منطقه ساخته بود.
سقوط سوریه اسد، جبهه محور مقاومت را وارد یک بحران خواهد کرد. این بدان معنا نیست که جبهه مقاومت فی نفسه از بین خواهد رفت، بلکه ایران را مجبور میکند تا گزینههای خود در منطقه را به شدت مورد محاسبه قرار دهد. عملیات شورشیان به طور موثر سوریه را از زنجیره بازیگرانی که ایران ساخته است حذف میکند و یک متحد مهم و پیوند استراتژیک بین تهران و حزب الله را قطع میکند. این واقعیت توانایی ایران برای حفظ نفوذ خود در منطقه مدیترانه شرقی در رابطه با دیگر بازیگران منطقه را تضعیف میکند.
ایران و حزب الله در حمایت از حکومت اسد در طول جنگ سوریه نقش مهمی ایفا کردند و به بازپس گیری مناطق کلیدی کمک کردند. حزب الله همچنین برای حفظ کنترل مسیرهای اصلی تدارکات در داخل و خارج سوریه و جلوگیری از ورود گروههای مسلح به لبنان جنگید.
سوریه تحت حکومت اسد بسیار حیاتی بود، زیرا کانالی مستقیم برای نفوذ و حمایت نظامی ایران در منطقه فراهم میکرد و به عنوان کریدور زمینی برای تامین انرژی حزبالله و سایر گروههای متحد و همچنین پایگاهی برای گروههای مورد حمایت ایران که نقشی کلیدی در این منطقه بازی میکردند، عمل میکرد.
«نیکلاس بلاندفورد»، عضو غیر مقیم شورای آتلانتیک در این ارتباط گفت که سوریه اسد به عنوان نقطه راهبردی بین ایران و حزبالله تلقی میشود و سقوط وی اکنون تهران را در موقعیت دشواری قرار میدهد. ایران و حزب الله با مداخله در سوریه به دنبال اجتناب از سقوط اسد بودند.
این شبکه طی سال گذشته پس از حمله حماس در ۷ اکتبر که منجر به جنگ ویرانگر اسرائیل علیه غزه شد – که توسط گروههای حقوق بشر و نهادهای بینالمللی به عنوان نسلکشی شناخته شده است – و جنگ تلآویو علیه حزب الله لبنان از جمله رویارویی نظامی مستقیم بین اسرائیل و ایران به شدت تحت فشار قرار گرفت.
این جنگها هم بر حماس و هم بر حزبالله فشار آورده است و با آتشبس در لبنان به درگیری حزبالله و اسرائیل در ۲۷ نوامبر همان روزی که حمله شورشیان سوریه آغاز شد، پایان یافت.
جنگهای اسرائیل توجه و منابع ایران را منحرف کرده است و اسرائیل نیز طی سال گذشته حملات خود را به داراییهای ایران در سوریه تشدید کرده بود. این مهم تا حدی، عدم حمایت ایران از اسد را در حالی که شورشیان کشور را در نوردیدهاند، توضیح میدهد. ارتش سوریه همچنین نسبت به جنگیدن بی میلی نشان داد و تلاشهای بالقوه ایران برای راهاندازی یک ضد حمله نظامی در مقیاس بزرگ را که به نیروی انسانی و منابع نیاز داشت، تضعیف کرد.
احتمال رویارویی مستقیم با اسرائیل، بازگشت به سیاست «فشار حداکثری» تحت دولت ترامپ در آینده و تنشهای احتمالی با ترکیه – که گمان میرود در صورت عدم حمایت رسمی با حمله شورشیان موافقت کرده است – همه ممکن است ایران را برای اجتناب از اقدام قاطع تحت فشار قرار داده باشد.
روسیه، متحد کلیدی اسد، اما اکنون بر جنگ اوکراین متمرکز شده است گرچه در مراحل اولیه حمله، حملات هوایی علیه شورشیان انجام داد، اما حمایت بیشتری ارائه نکرد. حزب الله نیز که در اثر جنگ اسرائیل ضعیف شده بود، نتوانست هیچ حمایت قابل توجهی از حکومت سوریه ارائه دهد.
حزب الله، ایران و سوریه
تعیین کمیت دقیق خسارات مادی و نظامی حزب الله در طول جنگ تقریبا ۱۴ ماهه آن با اسرائیل دشوار است. این گروه لبنانی عمدتاً از سلاحهای قدیمی مانند موشکهای هدایتنشده استفاده میکرد، در حالی که سلاحهای دقیقتر و قویتر به ندرت به کار میرفتند.
با این حال علیرغم برتری هوایی و تکنولوژیکی اسرائیل که از طریق حملات هوایی و نقض شدید امنیتی شامل پیجرها در لبنان در ۱۷ و ۱۸ سپتامبر نشان داده شد، حزب الله تهاجم زمینی اسرائیل را مهار کرد و برخی از اهداف اسرائیل را خنثی نمود. با این وجود، اسرائیل رهبری حزب الله را از طریق ترور مقامات ارشد از جمله ترور رهبر این گروه، «حسن نصرالله»، در ۲۷ سپتامبر تضعیف کرد.
«نیکلاس بلاندفورد» از شورای آتلانتیک توضیح داد که اگرچه حزب الله از نظر نظامی و سیاسی ضعیف شده است، اما همچنان قدرت را در زمینه داخلی حفظ کرده است. نباید این ضعف را بیش از حد بزرگ کنیم. آنها هنوز هم قوی هستند.
در همین حال، به نظر میرسد اکنون تمرکز اصلی حزب الله حمایت از حوزه انتخابیه خود در لبنان است. «شیخ نعیم قاسم»، دبیرکل جدید حزب الله هفته گذشته اعلام کرد که این گروه حدود ۷۷ میلیون دلار به خانوادههای آسیب دیده از جنگ با اسرائیل اختصاص داده است و برای کسانی که خانه هایشان ویران شده مبالغ مناسب و کمک اجاره بها ارائه خواهد کرد. حزبالله فشارها را برای غیرنظامی کردن جنوب رودخانه لیتانی تحت توافق آتشبس و در عین حال گروهبندی مجدد افزایش خواهد داد.
از نظر سیاسی ممکن است در مورد موضوعاتی مانند انتخابات ریاست جمهوری لبنان مصالحه کند و با منطقه غیرنظامی در جنوب رودخانه لیتانی موافقت کند. با این حال حزبالله به فعالیتهای نظامی در شمال لیتانی از جمله اردوگاههای آموزشی در دره بقاع ادامه خواهد داد که میتواند حملات اسرائیل را تحریک کند. در این زمینه، ارتش لبنان برای اجرای آتش بس تحت فشار قرار خواهد گرفت.
بازدارندگی متقابل بین حزبالله و اسرائیل که از سال ۲۰۰۶ برقرار بود، فروپاشیده است. این تغییر، حزبالله و ایران را در موقعیت سختی قرار میدهد، زیرا اعتماد جدید اسرائیل میتواند اقدامات گستردهتری را حتی علیه زیرساختهای هستهای ایران تقویت کند.
عراق و یمن
قبل از سقوط حکومت اسد، برخی از احزاب و گروههای مسلح شیعه عراق از جمله نیروهای حشد الشعبی (PMF) مداخله در سوریه را بررسی کردند. این گروه مورد حمایت ایران قبلاً در ماه اکتبر به پایگاههای ایالات متحده در سوریه، عراق و اردن برای حمایت از فلسطینیها در جریان جنگ غزه حمله کرده بودند. با این حال، پس از حملات هوایی ایالات متحده آمریکا در ماه فوریه، این حملات شبه نظامیان تا حد زیادی متوقف شد. حوثیهای یمن به هدف قرار دادن کشتیهای تجاری در دریای سرخ برای حمایت از فلسطینیها در بحبوحه ویرانیهای بیرحمانه غزه توسط اسرائیل در حالی که با حملات هوایی اسرائیل و ایالات متحده آمریکا مواجه هستند، ادامه میدهند.
با تضعیف توان بازدارندگی ایران، تهران ممکن است شروع به بازنگری در استراتژی منطقهای خود کند و در نهایت به این نتیجه برسد که بهترین گزینه احتمالاً دنبال کردن سلاحهای هستهای به عنوان یک عامل بازدارنده است
به دلیل ماهیت خودمختارتر و اولویتهای متفاوت، حوثیها تا حد زیادی تحت تأثیر وضعیت سوریه قرار نگرفتهاند. با تضعیف نفوذ منطقهای ایران «استیون هیدمان» استاد مطالعات خاورمیانه توضیح میدهد که حوثیها ممکن است از نظر استراتژیک اهمیت بیشتری پیدا کنند، یا ایران میتواند به سمت رویکرد دیپلماتیک سوق داده و روابط با عربستان سعودی و امارات را بهبود بخشد که این امر نقش حوثیها را کاهش میدهد.
وی میگوید: با تضعیف توان بازدارندگی ایران، تهران ممکن است شروع به بازنگری در استراتژی منطقهای خود کند و در نهایت به این نتیجه برسد که بهترین گزینه احتمالاً دنبال کردن سلاحهای هستهای به عنوان یک عامل بازدارنده است.