حال موضوع تجزیه سوریه و قدرت گرفتن گروههای، چون داعش در آن نیز مطرح است. این موضوع مورد نگرانی آمریکا و غرب نیز قرار دارد. اگرچه آنها در دشمنی با دولت بشار اسد متفق بودند ولی کنترل گروههای افراطی میتواند موجبات نگرانی بلندمدت آنها باشد. به گزارش سرویس بین الملل تابناک، گروههای اسلامگرا و مسلح […]
حال موضوع تجزیه سوریه و قدرت گرفتن گروههای، چون داعش در آن نیز مطرح است. این موضوع مورد نگرانی آمریکا و غرب نیز قرار دارد. اگرچه آنها در دشمنی با دولت بشار اسد متفق بودند ولی کنترل گروههای افراطی میتواند موجبات نگرانی بلندمدت آنها باشد.
به گزارش سرویس بین الملل تابناک، گروههای اسلامگرا و مسلح توانستند با پیشروی سریع دمشق را به کنترل خود درآورند و محمد الجولانی با حضور در مسجد جامع (مسجد اموی) سخنرانی کرد.
گمانه زنی در خصوص ماهیت دولت آتی سوریه و این کشور مستلزم شناخت از گروههای حاکم در آن و منافع کشورهای حامی آنهاست.
برای شناخت بهتر گروههای مخالف اسد در سوریه ابتدا نگاهی به بافتار و ساختار جمعیتی سوریه باید داشت. بافت مذهبی سوریه شامل ۷۴ درصد اهل سنت، ۱۳ درصد علوی نُصَیریه؛ ۲ درصد شیعه امامی و اسماعیلی، ۳ درصد دروزی؛ ۷ درصد مسیحی و ۱ درصد یهودی و ایزدی است.
اهل سنت اموی سوریه، در گذشته توسط امپراطوری عثمانی و حالا توسط ترکیه پشتیبانی میشوند و اهل سنت شافعی کرد هم مخالف ترکیه و مورد حمایت آمریکا هستند.
در میان گروههای مخالف بشار اسد، سه گروه اصلی «ارتش ملی (آزاد) سوریه» (الجیش السوری الحر) (مورد حمایت ترکیه)؛ هیئت تحریر الشام (HTS) (مورد حمایت ترکیه و قطر) و نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) (مورد حمایت آمریکا) در سرزمین سوریه کنترل برخی مناطق را در اختیار دارند.
ارتش آزاد سوریه
ارتش آزاد سوریه که بعدها به ارتش ملی سوریه تغییر نام داد، ائتلافی از گروههای مسلح اپوزیسیون سوریه در جنگ داخلی سوریه، متشکل از جناحهای مختلف شورشی است که در آغاز جنگ، در ژوئیه ۲۰۱۱ ظهور کردند و در سال ۲۰۱۷، بهطور رسمی تحت نظارت ترکیه که بودجه، آموزش و پشتیبانی نظامی آن را فراهم میکند، تأسیس شد.
ارتش آزاد سوریه که بعدها به ارتش ملی سوریه تغییر نام داد، ائتلافی از گروههای مسلح اپوزیسیون سوریه در جنگ داخلی سوریه، متشکل از جناحهای مختلف شورشی است که در آغاز جنگ، در ژوئیه ۲۰۱۱ ظهور کردند و در سال ۲۰۱۷، بهطور رسمی تحت نظارت ترکیه که بودجه، آموزش و پشتیبانی نظامی آن را فراهم میکند، تأسیس شد
این گروه به همراه تحریر الشام در سقوط دولت اسد نقش داشت. نکته جالب توجه این است که «آناتولی»، خبرگزاری رسمی دولت ترکیه، «ارتش آزاد» را مورد حمایت آمریکا میداند.
یکی از رهبران این گروه اخیرا در گفتگو با «تایمز اسرائیل» عنوان کرده «ما برای دوستی با همه در منطقه از جمله اسرائیل آمادهایم. ما هیچ دشمنی جز نظام اسد، حزبالله و ایران نداریم. آنچه که اسرائیل علیه حزبالله در لبنان انجام داد، بسیار به ما کمک کرد. حالا ما به بقیه امور رسیدگی میکنیم».
به نوشته تایمز اسرائیل، این فرد در پاسخ به این سوال که در صورت سقوط دولت بشار اسد، روابط آتی سوریه و اسرائیل چگونه خواهد بود، گفت: «ما به دنبال صلح کامل با اسرائیل خواهیم بود و در کنار هم به عنوان همسایه زندگی خواهیم کرد. از زمان آغاز جنگ داخلی سوریه، هیچ اظهارنظر انتقادی علیه اسرائیل انجام ندادهایم. برخلاف حزبالله که هدفش را آزادسازی بیتالمقدس و بلندیهای جولان (که اسرائیل در جریان جنگ شش روزه در سال ۱۹۶۷ از سوریه تصرف کرد، اعلام میکرد. تنها تمرکز ما بر روی خلاص شدن از شر اسد و شبه نظامیان ایرانی است».
وی تصریح کرد که در صورت به دست گرفتن قدرت، با اسرائیل همزیستی مسالمتآمیزی برقرار خواهند کرد و «شاید با کمک اسرائیل و آمریکا برای بازسازی، این منطقه را از حالت جنگی به وضعیت پیشرفت اقتصادی تبدیل کنیم. ما راهی متفاوت از ایران و حزب الله خواهیم داشت».
این سرکرده ارتش آزاد سوریه توضیحی در این خصوص که آیا تروریستهای سوریه با مقامات اسرائیلی در تماس بوده یا خیر نداد، اما پاسخ داد: «من فقط میگویم که ما از اسرائیل به خاطر حملاتش به حزب الله و زیرساختهای ایران در سوریه سپاسگزاریم و امیدواریم که اسرائیل پس از سقوط اسد، در باغ سوریه گلی بکارد و از مردم سوریه به نفع منطقه حمایت کند».
وی در پاسخ به این سوال که آیا انتظار دارد «اسرائیل از شورشیان حمایت مادی کند»، گفت: «ما به اندازه کافی جنگجو روی زمین داریم… آنچه ما از اسرائیل میخواهیم، یک موضع سیاسی روشن علیه نظام اسد (یعنی حمایت از شورشیان) است. ما به یک سیگنال سیاسی برای اعتمادسازی با مردم سوریه نیاز داریم».
پیش از سقوط دولت بشار اسد نیز «فهد المصری» سخنگوی سابق ارتش آزاد سوریه نیز در گفتگو با شبکه ۱۲ رژیم صهیونیستی خواستار حمایت این رژیم از تروریستها «در برابر ایران» شده و گفته بود: «ما از رهبری اسرائیل میخواهیم حملات شدیدی را علیه مواضع و نیروهای مورد حمایت ایران در خاک سوریه انجام دهد».
هیئت تحریر الشام
هیئت تحریر الشام در ۲۸ ژانویه ۲۰۱۷ به عنوان نتیجه ادغام چندین گروه شورشی سلفی شامل جبهه فتح الشام (که پیشتر جبهه النصره نام داشت) با گروههای دیگری مانند جیش الاحرار، جبهه انصارالدین، جیش السنه، لواء الحق، و جنبش نورالدین زنکی تشکیل شد.
جبهه النصره در ابتدا شاخه القاعده در سوریه بود که در سال ۲۰۱۲ تأسیس شد. این گروه در سال ۲۰۱۶ نام خود را به جبهه فتح الشام تغییر داد با هدف نشان دادن جدایی از القاعده، هرچند این تغییر نام بیشتر به عنوان یک حرکت تبلیغاتی دیده شد.
جولانی در اوایل ۲۰۰۰ به القاعده پیوست و مدتی در عراق فعالیت کرد. گفته میشود که او در زمان حضور خود در عراق با ابو مصعب الزرقاوی، رهبر القاعده در عراق، همکاری داشته است
جولانی در اوایل ۲۰۰۰ به القاعده پیوست و مدتی در عراق فعالیت کرد. گفته میشود که او در زمان حضور خود در عراق با ابو مصعب الزرقاوی، رهبر القاعده در عراق، همکاری داشته است.
در سال ۲۰۰۳، با حمایت شبکههای لجستیکی جهادی در سوریه، الجولانی به عراق رفت و به گروه تروریستی کوچک “سریه المجاهدین” پیوست که در شهر بزرگ موصل فعال بود.
در آن زمان او لباس نظامی میپوشید و چهره خود را مخفی میکرد، اما امروزه او کتوشلوار غربی میپوشد و در کنفرانسهای مطبوعاتی سخنرانی میکند.
جولانی در عراق توسط نیروهای آمریکایی دستگیر و در سال ۲۰۰۶ به اردوگاه مخوف «بوکا» منتقل شد.
در سال ۲۰۱۷، جبهه فتح الشام با چند گروه تندرو دیگر ادغام شد و هیئه تحریر الشام (HTS) را تشکیل داد. این گروه اکنون بر بخشهایی از سوریه کنترل دارد.
با این وجود هیئت تحریر شام از سوی چندین کشور غربی و همچنین شورای امنیت سازمان ملل متحد به عنوان یک سازمان تروریستی شناخته شده است.
آمریکا از ۱۱ مارس ۲۰۱۷ این گروه را در لیست تروریستی قرار داد. نکته جالب آن است که ترکیه در سال ۱۳۹۷ این گروه را در لیست تروریستی قرار داد!
ابومحمد جولانی، رهبر سابق جبهه النصره، به عنوان رهبر هیئت تحریر الشام ادامه داد. این نشان میدهد که رهبری و ساختار اصلی از جبهه النصره به تحریر الشام منتقل شده است.
پیشروی این گروه از ادلب به سمت حلب، حماه، حمص و نهایتا منجر به کنترل بر دمشق شد و جولانی با حضور در مسجد جامع دمشق سخنرانی کرد.
نکته قابل توجه در خصوص این گروههای سلفی این است که آنها هیچگاه تهدیدی را متوجه اسرائیل نکرده اند. «شیرین هانتر» عضو شورای روابط خارجی آمریکا در این زمینه به تابناک میگوید: گروههای سلفی هیچ گاه علاقهای به مسئله فلسطین نشان نداده اند.
هانتر معتقد است: واضح است که شورشیان از ترکیه، اسرائیل و احتمالاً برخی کشورهای عربی و غربی کمک میگیرند.
به طور کلی تحریر الشام همان اهداف جبهه النصره را دنبال میکند، که شامل براندازی حکومت بشار اسد و ایجاد یک حکومت اسلامی تحت حاکمیت شریعت است.
جولانی هم در مصاحبههای خود رویکرد اصلی خود را نشان داده است. او در بخشهایی از مصاحبه با شبکه پیبیاس آمریکا و پیش از سقوط دولت اسد گفته بود: «هدف انقلاب سرنگونی اسد است. ایرانیها و روسها سعی کردند آن را احیا کنند تا زمان بخرند، اما حقیقت این است که حکومت اسد مرده است. ما دولتی بر اساس شورای مردمی ایجاد خواهیم کرد که نهادی باشد و مبتنی بر تصمیمات خودسرانه یک حاکم نباشد. هیات تحریر الشام ممکن است در هر زمانی پس از دستیابی به اهداف خود منحل شود. پس از رسیدن به اهداف خود نیازی به ماندن نیروهای خارجی در سوریه نیست.»
سرکرده هیئت تحریر شام در نخستین سخنرانی اش پس از سقوط دولت سوریه در مسجد اموی دمشق، نیز به ایران حمله کرد و بشار اسد را متهم کرد که سوریه را بستر فعالیتهای ایران کرده بود
سرکرده هیئت تحریر شام در نخستین سخنرانی اش پس از سقوط دولت سوریه در مسجد اموی دمشق، نیز به ایران حمله کرد و بشار اسد را متهم کرد که سوریه را بستر فعالیتهای ایران کرده بود.
با وجود این نگرانی وجود دارد که دولت تحت کنترل آنها مامنی برای گروههای تروریستی، چون داعش شود. همچنین رویکرد خود این گروهها نیز محل پرسش است. اگرچه در ابتدای امر تلاش این گروه در این است تا اهداف خود را سرزمینی تعریف کنند ولی رویکردهای جهادی نیز در مواضع برخی فرماندهان آن نیز دیده میشود.
گروهی از فرماندهان وابسته به این گروه دیروز در مسجد اموی دمشق گفتند: «ما با فریاد الله اکبر وارد مسجد اموی دمشق شدیم و به یاری خدا وارد مسجد الاقصی نیز میشویم. همچنین وارد مسجد حضرت محمد (ص) در مدینه و کعبه در مکه خواهیم شد.»
این سخنان که میتواند برای عربستان نگران کننده باشد. پس از تسلط این گروه بر دمشق، اگرچه عربستان و امارات از سقوط دولت اسد ابراز خرسندی کردند ولی نگرانی خود را در خصوص چگونگی حفظ یکپارچگی سوریه ابراز داشتند.
پس از سقوط دولت اسد، عربستان سعودی خواستار تلاشهایی برای جلوگیری از فروپاشی سوریه توسط شورشیان شد.
وزارت خارجه عربستان در بیانیهای اعلام کرد: «پادشاهی عربستان حمایت خود را از مردم برادر سوریه و انتخاب آنها اعلام میکند.»
عربستان همزمان خواستار “تلاشهای هماهنگ برای حفظ وحدت سوریه و انسجام مردم آن، بهمنظور جلوگیری از فروپاشی و تقسیم کشور” شد.
امارات نیز نگران آینده سوریه و نظام حاکم بر آن است. امارات همواره با جریانات اخوانی در منطقه و در داخل کشور خود مشکل داشته است. در این راستا «انور قرقاش»، مشاور رئیس امارات در امور بینالملل، پس از سقوط دولت اسد گفته است: نباید به طرفهای غیردولتی اجازه داد که از خلأ سیاسی به وجود آمده در سوریه سوءاستفاده کنند. مسائل دفاعی و نظامی نباید در کنترل گروههای مسلح باشد. اتفاقات سوریه به وضوح نشان دهنده شکست سیاسی و ماهیت ویرانگر درگیریها و هرج و مرج است. منبع اصلی نگرانی در سوریه، افراطی گری و تروریسم است.
مشاور امور بین الملل رئیس امارات تاکید کرده بود: باید منتظر بمانیم و ببنیم که بعد از این چه اتفاقی در سوریه رخ خواهد داد، تنها راه این است که دولت قابل اعتماد روی کار بیاید. نگرانی اصلی اکنون حفظ و یکپارچگی خاک سوریه است که در تهدید قرار دارد.
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت که ایران همچنان طرفی مهم در منطقه است و باید از این فرصت برای گفتگو با این کشور درخصوص منطقه استفاده کنیم.
نیروهای دموکراتیک سوریه
گروه سوم فعال در سوریه و مورد حمایت آمریکا، نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) متشکل از کردهای سوری هستند. این ائتلاف به رهبری کردها و شامل گروههای مختلف قومی و عربی است. هدف اصلی آنها مبارزه با داعش بوده، ولی همچنین در برابر اسد نیز فعالیت داشتهاند. رهبر این گروه فرهاد عبدی شاهین معروف به مظلوم عبدی است. او از کردهای سوریه است و در کوبانی متولد شده است.
نیروهای دموکراتیک سوریه از همان ابتدا به عنوان شریکی محلی برای ائتلاف بینالمللی ضد داعش شناخته میشدند که رهبری آن را آمریکا بر عهده داشت. این ائتلاف که در سپتامبر ۲۰۱۴ تشکیل شد، برای پشتیبانی از گروهها و نیروهای مسلح سوریه و عراق علیه داعش، وارد عمل شد.
نیروهای دموکراتیک سوریه در بیانیه معرفی خود اعلام کردند که ائتلافی نظامی-ملی هستند که تمام سوریها از جمله کردها، عربها، ترکمنها و آشوریها را در بر میگیرند. هدف اصلی آنها، شکست داعش و بازپسگیری تمام سرزمینهایی بود که این گروه در آنها پیشروی کرده بود
نیروهای دموکراتیک سوریه در بیانیه معرفی خود اعلام کردند که ائتلافی نظامی-ملی هستند که تمام سوریها از جمله کردها، عربها، ترکمنها و آشوریها را در بر میگیرند. هدف اصلی آنها، شکست داعش و بازپسگیری تمام سرزمینهایی بود که این گروه در آنها پیشروی کرده بود.
نیروهای دموکراتیک سوریه از طریق حمایت مالی و نظامی ائتلاف بینالمللی ضد داعش توانستند راه خود را در میدان نبرد باز کنند. اما تشکیل این نیرو، مناطق تحت کنترل آنها و دستاوردهایشان در شمال شرق سوریه، که به مرزهای جنوبی ترکیه نزدیک است، واکنش منفی دولت آنکارا را در پی داشت.
از سوی دیگر گروههای جهادی فعال در جنگ سوریه، به ویژه داعش، گروههای مخالف سوری تحت حمایت ترکیه، و همین طور گروههای مرتبط با القاعده و هم پیمانان آنها، از جمله دشمنان دیگر نیروهای دموکراتیک سوریه هستند.
نیروهای دموکراتیک سوریه موفق شدند داعش را از چندین منطقه استراتژیک بیرون کنند و کنترل مناطق گستردهای در شمال شرق سوریه را در دست بگیرند. از جمله برجستهترین نبردهای آنها میتوان به نبرد کوبانی در سال ۲۰۱۵ اشاره کرد.
بر اساس گزارش ها، کردهای سوریه با این که از سوی شورشیان نزدیک به ترکیه تحت فشار مضاعف قرار گرفته اند، اما در منطقه دیرالزور مناطقی را تصرف کرده اند. با این حال، برخی ناظران سوریه معتقدند کردها بیش از هر زمان دیگری تحت فشار قرار گرفته اند.
با این وجود، شورشیان ارتش آزاد سوریه وابسته به ترکیه و گروه تحریرالشام یا جبهه النصره سابق، با حملاتی غیرمنتظره بخشهایی از حلب تحت کنترل دولت مرکزی سوریه را به اشغال خود در آوردند و مناطق تحت کنترل کردها مانند تل رفعت و شهبا در شمال حلب را از کنترل یگانهای مدافع خلق وابسته به کردهای سوریه خارج کردند.
تقریبا همه منابع رسانهای و کارشناسان دست داشتن ترکیه در تغییر سمت و سوی حملات به مناطق تحت کنترل کردها – به صورت مستقیم یا غیرمستقیم- را رد نکرده و گفته اند حتی اگر ترکیه مستقیم در این حملات دست نداشته باشد، پیشروی شورشیان در بخش تحت کنترل کردها، کاملا در راستای اهداف ترکیه در سوریه و محدود شدن موقعیت و توانمندی کردها بوده است.
برخی مقامات آمریکایی معتقدند که با توجه به این که نیروهای کرد داوطلبانه شهر تل رفعت را به نفع شورشیان تخلیه کرده و نیروهای شورشی فعلا به سمت شرق سوریه و مناطق عمدتا تحت کنترل کردها حرکت نمیکنند، این تحولات نشانه وجود هماهنگی و همکاری میان نیروهای شورشی تحریرالشام و نیروهای دموکراتیک سوریه است.
در حال نیز درگیریهایی میان کردهای سوری و گروههای سلفی در جریان است. «پل پیلار» عضو پیشین شورای اطلاعات ملی آمریکا در خصوص وضعیت آمریکا در سوریه به خبرنگار تابناک میگوید: دولت ایالات متحده پس از چندین سال عدم توجه به سوریه، مجبور خواهد شد تصمیمات جدیدی در مورد سوریه اتخاذ کند. در بحبوحه بی ثباتی و عدم اطمینان جدید در داخل سوریه، وضعیت نیروهای کوچک نظامی ایالات متحده در شمال شرق سوریه به ویژه دردسرساز خواهد شد، و ممکن است دلایل جدیدی ببینیم که چرا زودتر آن گروهها را خارج نکردیم.
وی میگوید: موضع ترکیه قطعاً برای آمریکا پیچیدگی خواهد داشت. دولت اردوغان با قدرت گرفتن یک رژیم جدید در دمشق اهرم فشار خواهد داشت و این ممکن است به ترکیه اهرم فشاری با ایالات متحده در هر چیزی که شامل حضور نظامی ایالات متحده، کردهای سوریه که با ایالات متحده آمریکا متحد بوده اند و کنترل مناطق در سراسر شمال سوریه را بدهد.
حال موضوع تجزیه سوریه و قدرت گرفتن گروههای، چون داعش در آن نیز مطرح است. این موضوع مورد نگرانی آمریکا و غرب نیز قرار دارد. اگرچه آنها در دشمنی با دولت بشار اسد متفق بودند ولی کنترل گروههای افراطی میتواند موجبات نگرانی بلندمدت آنها باشد.
اگرچه مخالفان در رفتن حکومت اسد همپیمان بودند ولی اینکه چه ساختاری جایگزین آن شود قعا مورد اجماع گروههای مختلف نیست.
«رحمان قهرمانپور» کارشناس مسائل منطقه در این خصوص معتقد است: درباره سوریه باید توجه کرد عوامل ایجاد تغییر سیاسی الزاما همان عوامل ایجاد ثبات سیاسی نیستند. یافته مهم نظریههای سیاسی در دهه ۱۹۸۰ همین نکته بود. یعنی هر تغییری الزاما مثبت و تکاملی نیست.
وی میگوید: با سقوط یک حکومت اقتدار گرا نمیتوان انتظار داشت یک حکومت دموکراتیک سرکار بیاید. اولی سلبی و از جنس خراب کردن است و دومی ایجابی و از جنس ساختن است و ماهیت این دو اساسا متفاوت است. حکومتهای اقتدارگرا از نوع خاندان اسد کاری میکنند که فرهنگ سیاسی تحمل و مدارا شکل نگیرد. مردم را به گروههای مخالف هم تقسیم میکنند. با سیاستهای خاص، خودیها را تقویت و ثروتمند و غیر خودی هارا فقیر و ضعیف میکنند؛ لذا عوامل لازم برای ایجاد و ساختن یک حکومت دموکراتیک را از بین میبرند؛ لذا ساده انگاری است تصور کنیم دوران پس از اسد منجر به ظهور یک نظام سیاسی دموکراتیک خواهد شد. بستر و عوامل لازم وجود ندارد. جامعه مدنی سرکوب و نابود شد و طبقه متوسط شهری فقیر!
وی میگوید: حکومتهای اقتدارگرا برای حفظ امنیت خود میکوشند کشور را به زمین سوخته تبدیل کنند تا دشمنان در آن طمع نکنند. اما پیامد این کار نابودی نیروها و نهادهایی است که میتوانند به ظهور یک نظام سیاسی دموکراتیک یا کمتر اقتدارگرا کمک کنند. مردم به هم بدبین میشوند و به جان هم میافتند.
با توجه به ایدئولوژی و اهداف گروههای حاضر در سوریه از یک سو و منافع حامیان آنها از سوی دیگر آینده دولت سوریه در هالهای از ابهام قرار دارد. مسلما نمیتوان انتظار داشت این گروهها تحت لوای یک ساختار با یکدیگر همکاری کنند. بر این اساس جنگ داخلی میتواند از سناریوهای ممکن باشد.
از سوی دیگر با تثبیت قدرت توسط گروههای اسلامگرا نوع رابطه آنها با کشورهای غربی و حتی برهی کشورهای عربی خلیج فارس نامشخص است. در این میان ترکیه دست بالا را پیدا کرده است. ترکیه در عین حال که عضو ناتو است و در مدار غرب عمل میکند و منافع آنها در خصوص تضعیف جایگاه ایران و محور مقاومت در سوریه را عملیاتی کرده است ولی در خصوص کردها و بازی با کارت اسلامگرایان میتواند اهرمهای فشار خوبی داشته باشد.
از سوی دیگر موضوع کردهای سوریه می تواند پاشنه آشیل دولت ترکیه نیز باشد. میزان حمایت آمریکا از کردها و نوع معامله آنکارا-واشنگتن می تواند بر سرنوشت کردها در سوریه تاثیرگذار باشد.