محبوبه زنی در آستانه میانسالی است و تصمیم به جدایی از شوهرش گرفته است. به گزارش «تابناک» به نقل از اعتمادآنلاین، او میگوید قصد دارد از شوهرش جدا شود تا از رنجی که سالهاست درگیر آن است، رها شود. محبوبه از زندگیاش میگوید. *چند سال است ازدواج کردهای؟من و همسرم منصور، ۲۵ سال با هم […]
محبوبه زنی در آستانه میانسالی است و تصمیم به جدایی از شوهرش گرفته است.
به گزارش «تابناک» به نقل از اعتمادآنلاین، او میگوید قصد دارد از شوهرش جدا شود تا از رنجی که سالهاست درگیر آن است، رها شود. محبوبه از زندگیاش میگوید.
*چند سال است ازدواج کردهای؟
من و همسرم منصور، ۲۵ سال با هم زندگی کردیم اما دیگر نمیتوانم ادامه دهم.
*چرا؟
کارهایی میکند که حتی بچهها از خانه فراری شدهاند. من هم دیگر نمیتوانم تحمل کنم.
*چطور با شوهرت آشنا شدی؟
وقتی دانشگاه را تمام کردم، سر کار میرفتم. هر روز صبح سوار اتوبوس میشدم. ما در یک زمان سوار و در یک زمان هم پیاده میشدیم. اینطور بود که بیشتر روزها همدیگر را میدیدیم، آشنا شدیم و بعد هم ازدواج کردیم.
*شغل شوهرت چیست؟
او مهندس است. شغل خیلی خوبی داشت. آنقدر سر کار دیگران را اذیت کرد که همه علیه او شدند و در نهایت کارش را از دست داد.
*چرا شوهرت دیگران را اذیت میکند؟
شوهرم وسواس تمیزی دارد. به طور مرتب همه چیز را میشوید. فکر میکند همه کثیف هستند. همیشه بوی بد احساس میکند. همین باعث شده آداب معاشرت را رعایت نکند. باعث ناراحتی دیگران میشود. آنقدر در محل کارش با دیگران درگیر شد که در نهایت عذرش را خواستند.
*یعنی شما را هم کثیف میداند؟
بله. بچهها را هیچوقت بغل نمیکرد. میگفت پوشک دارند. وقتی غذا میپزم خودش ظرفش را میشوید و کنار میگذارد. همیشه ملحفهای جدا روی یک مبل میگذارد و روی آن میخوابد.
*دکتر رفته است؟
چند سال پیش میرفت و دکتر هم برایش دارو تجویز کرد اما داروها را نخورد و بدتر شد.
*با خانواده خودش هم اینطور است؟
وقتی جایی میرویم، ماسک میزند و دستکش میپوشد. البته جایی نمیرود، مگر اینکه مجبور شود. با هیچکس رفتوآمد نمیکند، حتی خانه مادر خودش نمیرود.
*چطور شد تصمیم به طلاق گرفتی؟
دو ماه قبل پسرانم را از خانه بیرون کرد، چون آنها حاضر نشدند بعد از اینکه وارد خانه شدند دوش بگیرند. او همه را وادار میکند روزی دو بار دوش بگیرند. من که این همه سال به خاطر بچههایم تحمل کرده بودم، تصمیم گرفتم از شوهرم جدا شوم و پیش پسرانم بروم.
*بچههایت کجا هستند؟
آنها در خانه پدر من زندگی میکنند و من هم بعد از طلاق به خانه او میروم.
*شوهرت چه نظری دارد؟
او حتی حاضر نیست قبول کند مشکل از اوست. میگوید شما کثیف هستید!