قطریها میزبان تیمهای بزرگ دنیا میشوند و ما از میزبانی مسابقات تیمهای خود محروم هستیم. از سویی در زمین ورزش هم یارای رقابت با تیمهایی، چون قطر و امارات را از دست دادهایم. به گزارش سرویس ورزشی تابناک، دیشب همزمان با مصاف تیم فوتبال پرسپولیس مقابل الریان در لیگ نخبگان آسیا، ورزش ایران در جبهه […]
قطریها میزبان تیمهای بزرگ دنیا میشوند و ما از میزبانی مسابقات تیمهای خود محروم هستیم. از سویی در زمین ورزش هم یارای رقابت با تیمهایی، چون قطر و امارات را از دست دادهایم.
به گزارش سرویس ورزشی تابناک، دیشب همزمان با مصاف تیم فوتبال پرسپولیس مقابل الریان در لیگ نخبگان آسیا، ورزش ایران در جبهه دیگری هم در حال زورآزمایی با قطر بود و آنجا هم کاری از پیش نبرد.
در شرایطی که پرسپولیسیها برای کسب نخستین برد آسیایی خود امید زیادی به عبور از الریان داشتند، اما در نهایت موفق به انجام این مهم نشدند و اوضاع در دقایقی از بازی به شکلی پیش رفت که احتمالاً هواداران از همین یک امتیاز حاصل از تساوی ۱-۱ هم باید راضی باشند.
شاگردان گاریدو در حالی به جای سه امتیاز، به یک امتیاز بسنده کردند که یکی از ضعیفترین تیمهای حاضر در سطح الیت آسیا را مقابل خود میدیدند. الریان سه بازی آخر خود در لیگ قطر را باخته و در سمت مقابل حالا آخرین برد آسیایی پرسپولیس به ۴۰۰ روز پیش و مصاف با استقلال تاجیکستان بازمیگردد!
باید بپذیریم که حال و روز فوتبال ایران اصلاً خوب نیست؛ ۱۰ بازی و فقط یک برد برای استقلال و پرسپولیس که نمایندگان ایران در لیگ نخبگان آسیا هستند. آنها دیگر زورشان به معمولیترین حریفان هم نمیرسد.
اما شامگاه دوشنبه در نقطهای دیگری هم ورزش ایران برابر قطر به چالش کشیده شد و البته در اینجا شکست تلخی را تجربه کرد. تیم ملی بسکتبال ایران در چارچوب پنجره دوم انتخابی کاپ آسیا، در دیداری که در باشگاه ورزشی الغرافه برگزار شد، مقابل قطر قرار گرفت و با نتیجه ۷۸ به ۷۷ متحمل شکست شد. بدین ترتیب قطریها به انتظار و حسرت ۱۹ ساله خود برای غلبه بر ایران پایان دادند.
شاید در ظاهر اینها دو مسابقه از دو ورزش متفاوت باشد که نتایج آن دلخواه ما نبوده، اما در حقیقت مُشتی است نمونه خروار. میلیونها هوادار استقلال و پرسپولیس در حسرت داشتن استادیومی مناسب برای میزبانی از رقبا و تشویق تیم مورد علاقه خود هستند، میلیونها ایرانی رویای برگزاری تورنمنتی بزرگ، چون جام جهانی یا حتی مسابقات آسیایی را دارند، میلیونها ایرانی در آرزوی داشتن مسئولانی کاربلد و دلسوز در ورزش هستند، اما این مدیران قطری و اماراتی هستند که با استفاده از ثروت عمومی از جمله نفت و گاز، سرمایهگذاریهای اقتصادی، تبدیل شدن به هاب منطقهای پروازهای بینالمللی و البته تسلط و آشنایی به فضای کسب و کار اروپا، صاحب بزرگترین و پرطرفدارترین تیمهای قاره سبز نیز شدهاند.
برای برشمردن موارد بیشتر و قیاس آنچه در ایران با کشورهایی کوچک، چون امارات و قطر میگذرد، نیاز به سطور بیشتر و حوصله خاص (!) است، بنابراین به همینجا اکتفا کنیم که فاصله حسرت ما و قطریها، اماراتیها، ژاپنیها، عربستانیها و … تفاوت از زمین تا آسمان است.