نیم ساعت تحلیل شرایط تیم ملی با جلال چراغپور؛ باید شخصیت نیمکت ترمیم شود
نیم ساعت تحلیل شرایط تیم ملی با جلال چراغپور؛ باید شخصیت نیمکت ترمیم شود

تیم ملی فوتبال ایران که در صدر جدول گروه A انتخابی جام جهانی ۲۰۲۶ در قاره آسیا قرار دارد و احتمالا صعودی زودهنگام خواهد داشت، با نارضایتی بخشی از هواداران و تردید‌هایی از سوی منتقدان مواجه است. به گزارش سرویس ورزشی تابناک، تیم ملی فوتبال ایران دو دیدار برابر کره شمالی و قرقیزستان را با […]

نیم ساعت تحلیل شرایط تیم ملی با جلال چراغپور؛ باید شخصیت نیمکت ترمیم شود

تیم ملی فوتبال ایران که در صدر جدول گروه A انتخابی جام جهانی ۲۰۲۶ در قاره آسیا قرار دارد و احتمالا صعودی زودهنگام خواهد داشت، با نارضایتی بخشی از هواداران و تردید‌هایی از سوی منتقدان مواجه است.

به گزارش سرویس ورزشی تابناک، تیم ملی فوتبال ایران دو دیدار برابر کره شمالی و قرقیزستان را با کسب ۶ امتیاز پشت سرگذاشت و حالا بیش از پیش خود را به جام جهانی ۲۰۲۶ کانادا، مکزیک و آمریکا نزدیک می‌بیند. قلعه نویی و شاگردانش در حالی با ۱۶ امتیاز از ۶ بازی در صدر جدول گروه A انتخابی جام جهانی قرار دارند که در دو بازی اخیر انتقاد‌ها از تیم ملی اوج گرفته و تردید‌ها افزایش یافته است. تیم ملی در هر دو بازی با برتری و بدون گل خورده به رختکن رفت، اما در نیمه دوم به شکل عجیبی اوضاع بهم ریخت. این در شرایطی است که تقابل کادرفنی و در راس آن امیر قلعه نویی با منتقدان هم وارد فاز جدیدی شده و سرمربی تیم ملی و البته تعدادی از بازیکنان، موضع گیری‌های قابل تاملی داشته اند. از سویی بخشی از هواداران هم از کیفیت تیم ملی راضی نیستند و معتقدند با وضعیت فعلی، تیم ملی در جام جهانی ۲۰۲۶ نمی‌تواند انتظارات را برآورده کند و دستاورد قابل اعتنایی داشته باشد.

با این اوصاف برای بررسی بهتر شرایط تیم ملی، گفت‌و‌گویی با جلال چراغپور، مربی و مدرس پیشین و کارشناس فعلی فوتبال انجام دادیم و او به سوالات خبرنگار تابناک پاسخ داد.

در برخی از دیدار‌های انتخابی جام جهانی در قاره آسیا در گروه‌های سه گانه، نتایج غیرمنتظره‌ای رقم خورده است. به نظر شما دلیل این اتفاقات چیست؟

واضح است که به دلیل اضافه شدن تعداد تیم‌ها در جام جهانی و افزایش سهمیه قاره‌ها از جمله آسیا، کیفیت پایین آمده است. کافی است در دوره‌ای که سهمیه آسیا ۲ یا دو و نیم تیم بود را با الان مقایسه کنیم. آن موقع چه کیفیتی وجود داشت و مثلا تیم ملی خودمان با چه تیم‌ها و تفکراتی رقابت می‌کرد و حالا شرایط چطور است. مشخصا با تحولاتی که به دلیل تصمیم فیفا از لحاظ کمیت ایجاد شده، این موضوع برای تعدادی از کشور‌ها مفید است و منفعت دارد و برای برخی دیگر مضر است. مثلا برای کشورهایی، چون بحرین، سوریه، فلسطین و … خیلی خوب است که با عربستان و ایران و کره جنوبی و ژاپن رودررو می‌شوند و خود را محک می‌زنند و این مساله برای خودشان و هواداران شان، سوپر انگیزه است.

در این شرایط چه مسائلی در مسیر فوتبال ملی ایران که همیشه جزو قدرت‌های آسیا بوده، وجود دارد؟

در بازی‌هایی که در سه گروه قاره آسیا برگزار شده، از لحاظ نتایج شاهد یک حادثه عمومی هستیم و در واقع حوادث به یک شکل اتفاق می‌افتد. نمونه آن تساوی کره برابر فلسطین یا شکست عربستان برابر اندونزی است. عملکرد تیم ملی ایران در نیمه دوم دو بازی اخیر هم در همین راستا است. اگر بخواهیم کلان‌تر به موضوع نگاه کنیم مساله این است که ما خودمان را مشغول استراتژی فیفا کردیم و آسیب خوردیم. بخشی از این مساله را سردار آزمون گفت و اینکه حرفه‌ای نیستیم. این نکته‌ای کلیدی است که بازیکنان از لحاظ ذهنی آماده نیستند و در مواجهه با تیم‌های ضعیف و نازل در رنکینگ فیفا، بعضا همه نیرو و فوتبال شان را نمی‌گذارند. مثلا ۱۱ کیلومتر دوندگی ندارند یا بخش زیادی از پاس‌ها در بازی، به سمت عقب یا در عرض است و این مسائل قیافه فوتبال را بهم می‌ریزد. گرچه به نظر من این عارضه موقتی است و رفع می‌شود.

یعنی شما معتقدید با صعود تیم به جام جهانی، چون قرار است آنجا با تیم‌های بزرگ‌تر و قوی تری بازی کنیم، اتوماتیک وار این مشکل رفع می‌شود؟

در حقیقت موردی که باعث این حوادث می‌شود رفع خواهد شد. در نتیجه تیم خودش پوست اندازی می‌کند. بعد از صعود، این پروسه پشت سرگذاشته شده و حالا ما هستیم و کادرفنی و ذهنیت قلعه نویی و بازیکنان. بعد از صعود و تا آغاز جام جهانی، کادرفنی چیزی حدود ۲۰ ساعت برای دورهم جمع شدن بازیکنان و کار عملی فرصت دارد. تیم در حال حاضر از لحاظ فرهنگ تاکتیک که آن را تاکتیکال کالچر (tactical culture) می‌گویند، مشکل دارد. به دلیل چنین خلاءای تیم جرقه وار به هم کمک می‌کند و مداوم نیست و برای همین فوتبال پیوسته‌ای از تیم نمی‌بینیم. مثل لامپی که سیمش قطعی دارد و دائم خاموش و روشن می‌شود؛ نه می‌شود گفت لامپ قطع است و نه به صورت دائم روشن است. فرهنگ تاکتیکی تیم ملی یکنواخت نیست و اولین چیزی که لازم دارد همین است. فوتبال ملی ما حول محور بازیکنانی است که در خارج با نظرات متفاوت مربیان بازی می‌کنند و از طرفی لیگ ما فاقد شخصیت و فرهنگ فوتبالی است؛ بنابراین یک چلنج واقعی پیش روی قلعه نویی و کادرش قرار دارد و اگر می‌خواهیم برای جام جهانی حداقل یک مقداری تیم از این رخوت خارج شود، آنها باید بتوانند حداقل‌های فوتبال داخلی را به بازیکنان دیکته کنند. کادرفنی نباید اجازه دهد هر بازیکنی که در خارج بازی می‌کند با ایده خودش به اردوی تیم ملی بیاید و بازی کند.

اما امیر قلعه نویی معتقد است توانسته تفکر تیم ملی را در مدت کوتاهی تغییر دهد و تیم را هجومی کند. از سویی او تاکید می‌کند گل‌های خورده تیم به دلیل مشکلات ساختار دفاعی نیست و صرفا روی اتفاقات است!

اگر فرض کنیم سه گلی که تیم ملی زده ایده پردازی تیم ملی در بخش حمله باشد، گل‌های خورده نشان می‌دهد این ایده در دفاع مشکل دارد. باید در تیم بالانس برقرار باشد و مشخصا تیم بین دفاع و حمله متعادل نیست. در واقع اگر گفته شود گل‌های خورده تیم روی اشتباهات فردی است پس گل‌های زده هم روی خلاقیت فردی است.

برآورد شما از آینده تیم ملی و مشخصا موفقیت در جام جهانی چیست؟

اصطلاحا لباس این تیم باید عوض شود و پوست اندازی داشته باشد. با این نفرات و افرادی که دعوت می‌شوند، قطعا تیم خیلی کار دارد. تیم فرسوده است و در بحث بازیکنان جوانی که اخیرا به تیم ملی دعوت می‌شوند یکی از نقاط ضعف این است که آنها صرفا در لیگ ایران به چشم آمده اند و برای جا افتادن در تیم ملی زمان لازم دارند. با ترکیبی از بازیکنان پیر و جوان نمی‌توان کاری کرد. در این شرایط بزرگان تیم امر و نهی می‌کنند و می‌خواهند ایده‌های خود را به تیم تحمیل کنند. این تیم برای جام جهانی باید حداقل ۶ بازی دوستانه خوب و مناسب داشته باشد یا باید هزینه شود و در تورنمنت چندجانبه بازی کند و آنهایی که قرار نیست در جام جهانی باشند را کنار بگذارند و به ساخت و ساز تیم بپردازند.

نیم ساعت تحلیل شرایط تیم ملی با جلال چراغپور؛ باید شخصیت نیمکت ترمیم شود

به هر حال انتقادات از وضعیت فعلی تیم ملی نسبتا زیاد است. گرچه کادرفنی و بازیکنان چندان آنها را قبول ندارند. شما چه نظری دارید؟

نمی توان واقعیت‌ها را نگفت، مخفی کرد یا کوچک شمرد. از سویی از ظواهر امر پیداست که داخل میدان به نیمکت برتری پیدا کرده است. در واقع وقتی پتانسیل و وزن داخل میدان و مستطیل سبز از وزن نیمکت عبور کند ممکن است منجر به تغییرات نیمکت شود. همین دوره قبل و چند ماه پیش از جام جهانی، دیدیم برای مربی‌ای که تیم را از چاله نجات داده بود، چه اتفاقی افتاد. صحبت از مرام و معرفت در تیم می‌شود، اینها درست، اما فاکتور فنی بسیار مهم است. مثلا اگر بازیکن یا بازیکنانی معترض شدند، نظرات فنی دادند، در ارنج مداخله کردند که فلانی باشد یا نباشد، آن وقت چه؟ البته خیلی روی لبه تیغ هستیم و باید با احتیاط نظر بدهیم. به هر حال ما مسائل را می‌گوییم اگر گوش شنوایی و چشم بینایی باشد. گاهی در صحنه‌هایی که کارگردان تلویزیونی بازی به تصویر می‌کشد و هیچ قصد و غرضی هم ندارد، کلی مطلب وجود دارد.

با تمام توضیحات و نظراتی که بیان کردید، اگر قرار باشد دو ایراد بزرگ و اصلی تیم ملی را بگویید که باید رفع شود، به چه مواردی اشاره می‌کنید؟

مورد اول اینکه بافت تیم یا معماری تیم یکنواخت نیست. مورد بعدی اینکه تیم در بعضی از وظایف در سیستم فعلی که بازی می‌کند، یار مناسب ندارد و بعضی تعویض ها، تغییری ایجاد نمی‌کند. مثلا وقتی عزت اللهی و چشمی با هم تعویض می‌شوند، اینها چه تفاوتی با هم دارند؟ در ضمن مکانیزمی که همیشه همه مواردش با هم کار کنند وجود ندارد. در ساختِ فوتبال، ۱۰ بازیکن کار‌هایی انجام می‌دهند که مکمل هم هستند و تیم ملی در این زمینه ایراد دارد. سیستم تیم ملی در مرکز دچار اشکال است. مثلا بازیکنی مثل کمال کامیابی نیا وقتی سرحال و جوان بود، در تیم ملی وجود ندارد.

به نظر شما چه اتفاقی می‌تواند تیم ملی را از شرایط فعلی نجات دهد و هواداران را به موفقیت این تیم در جام جهانی امیدوار کند؟

ببینید، این سیستم در بعضی از پست‌ها فاقد کارایی است و بازیکنان هم این را می‌دانند و به نوعی حس عدم اطمینان در آنها محسوس و مشخص است. اگر من بودم حتما سیستم را عوض می‌کردم. در ضمن همانطور که گفتم وزن داخل میدان از بیرون آن بیشتر است. از سویی به نظرم حوادثی در تیم ملی اتفاق می‌افتد که با تفکر جدیدتری به جام جهانی برویم و فکر می‌کنم باید شخصیت نیمکت ترمیم شود.

+