سر بر آر ای خصم کافرکیش؛ حیدر مُرده است

 

بزرگی اسطوره‌ها را از دشمنانشان بشناسید.

برای مردی که عاشقانه دوستش داشتم. برای کسی که اسم «یحیی» برازنده‌اش بود؛ فعلاً‌چیز دیگری نمی‌توانم بنویسم.

برای مردی که گفت: من از مرگ نمی‌ترسم چون امام علی گفته است روزی که قرار بر مردنت نباشد، هیچکس نمی‌تواند تو را بکشد و روزی که قرار باشد بمیری، هیچکس نمی‌تواند جلوی آن را بگیرد.

برای مردی که گفت: بهترین هدیه دشمن برای من این است که من را بکشند.

برای مردی که گفت: من مرگ در میدان را به مرگ بر اثر سکته و بیماری ترجیح می‌دهم.

برای مردی که گفتند جاسوس اسرائیل بوده.

برای مردی که گفتند اسرای اسرائیلی را با خودش اینطرف و آنطرف می‌برد تا سپر بلایش باشند.

برای مردی که هنگام مرگ، تی شرت و چفیه و اسلحه و خشاب و نارنجک داشت.

برای مردی که وسط میدان ایستاد.

برای مردی که دشمن «رقم الاول» بود برای اسرائیل و حالا برای مرگش خوشحالی می‌کنند.

برای فرمانده شهید یحیی سنوار (ابوابراهیم)

 

28 سال قبل، روزی که یحیی عیاش ترور شد، تلویزیون اسرائیل برنامه‌های روتینش را قطع کرد و در خبر فوری اعلام کرد که: از امروز اسرائیلی‌ها راحت می‌خوابند؛ ما «مهندس» را کُشتیم.

+